»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص
به طاق آسمان امشب گل اختر نمی تابد
بنات النعش اکبر بر سر اصغر نمی تابد
به شام کربلا افتاده در دریای شب ماهی
که هرگز آفتابی این چنین دیگر نمی تابد
به دنبال کدامین پیکر صد پاره می گردد
که از گودال خون خورشید بی سر در نمی تابد
به پهنای فلک بعد از تو ای ماه بنی هاشم
چراغ مهر دیگر تا قیامت بر نمی تابد
فرات مهربانی تشنه لبهای عطشانت
تو آن دریای ایثاری که در باور نمی تابد
کنار شط خون دستی و مشکی پاره می گوید
که عباس دلاور از برادر سر نمی تابد
علمداری که بر دوشش علم بی دست می ماند
عطش اشکی به رخسارش ز چشم تر نمیتابد
زخاک تیره هفتاد و دو کوکب آسمانی شد
که بر بام جهان نوری از این برتر نمی تابد
لینک مطلب
برزمین افتاد لاله ویاسم
شد جدا از تن دست عبّاسم
یا ابوالفضل
رفتی و بی تو شد نصیب من
گریه زینب خنده دشمن
یا ابوالفضل
جام خالی در دست طفلان است
چشم من بر تو سوی میدان است
یا ابوالفضل
تا به خون خفتی در دل صحرا
زائرت گردید مادرم زهرا
یا ابوالفضل
تا لب از خون دیده تر کردی
داغ اکبر را تازه تر کردی
یا ابوالفضل
با کدامین دل ای علمدارم
بی تو رو سوی خیمه ها آرم
یا ابوالفضل
با کدامین دست ای سراپا خون
آورم تیر از دیده است بیرون
یا ابوالفضل
لینک مطلب
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هر دم از غصه جانسوز تو آتش گیرم
سعی بسیار نمودم که کنم سیرابت
گشتم آخر خجل از کوشش بی تاثیرم
اکبرت کشته شد و نوبتم آخر نرسید
سینه ام تنگ شد از بس که بود تاخیرم
کربلا کعبه عشق است و منم در احرام
شد در این کعبه عشاق دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم
زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا چشم به راه تیرم
سعی ها کرد عدو تا کندم از تو جدا
با وجودت که تواند که کند تسخیرم
بوته عشق تو کرده است مرا چون زر ناب
دیگر این آتش غمها ندهد تغییرم
غیرتم گاه نهیبم زند از جا بر خیز
لیک فرمان مطاع تو شود پا گیرم
لینک مطلب
ای شب، ای شاهدِ غم، روشنیِ یار چه شد؟
مـاهـــتابِ ســـحرآســایِ شـبِ تــار چــه شد؟
ای نسیــــمِ ســحری آب اجابت نرسید
ساقیِ تشنه لبِ قافله سالار چه شد؟
یـوسف گـمشدهء فتحِ فُراتم چه شده ست
بوی پیراهنِ آن عشقِ سبکبار چــه شـــد؟
نازم آن یـار کـــه از آب حـذر کـــرده و گـفت:
پس عطشناکیِ گلهای عطشبار چه شد؟
هفت اقلیم عطش بر لب ات آوار شده ست
انعکاسِ غم و پــژواکِ تـــو اینبار، چه شـــد؟
یاس ها در تبِ دیــدارِ تو پرپر زده اند
بوی باران زدهء ابرِ سبکبار چه شد؟
ارغــوانــی شــــدنِ روز و شب ام را بـــنگــر
تا بدانی که دلم بی تو در این کار چه شد؟
لشکرِ تیرهء شب از همه سو آمده است
آن جوانــمردِ بخون خفتهء پیکار چه شد؟
کس بـه پــابـــوسِ غــریــبانـهء آن دل نــرسید
خون و خاکسترت ای عشق گرانبار چه شد؟
آن طنینی که پُر از صوتِ صنوبر شده است
دیــدی آخــر بــه لبِ لالهء خـونبار چـه شد؟
ای فدایِ تــو دلِ تـا بــه اَبـــد مـــنتظرم
قامتِ سرو و سپیدارِ علمدار چه شد؟
لینک مطلب
این جوان کیست که در قبضه او طوفان است
آسمان زیر سم مرکب او حیران است
پنجه در پنجه آتش فکند گاهی نبرد
دشت از هیبت این واقعه سرگردان است
مشک بر دوش فکنده است و دل را در مشت
کوه مردی که همه آبروی میدان است
تا که لب تشنه نمانند غریبان امروز
می رود در دل آتش به سر پیمان است
این طرف کوه جوانمردی و ایثار و شرف
روبرو قوم جفا پیشه و سنگستان است
صف به صف می شکند پشت سپاه شب کیش
آذرخشی است که غرنده تر از شیران است
خبره بر خیمه زینب شده و می نگرد
کودکی را که تمامی عطش و گریان است
سمت خون علقمه در آتش و در سمت عطش
خیمه ها شعله ور و بادیه اشک افشان است
این که بر صفحه پیشانی او حک شده است
آیه هایی است که از سوره الرحمن است
ای مشک دو عهده ام بدوش است
لینک مطلب
ای اهل حرم دست علمدار جدا شد
این دسته گلی بود که تقدیم خدا شد
مظلوم ابوالفضل
افسوس که سقّا به حرم آب ندارد
افسوس که اصغر ز عطش تاب ندارد
مظلوم ابوالفضل
سوزد جگر دسته گل باغ مدینه
این زمزمه آید ز لب خشک سکینه
مظلوم ابوالفضل
گرید ز عطش طوطی بستان رسالت
از دیده عباس چکد اشک خجالت
مظلوم ابوالفضل
بر دین سقّا ز جنان فاطمه آید
این ناله زهرا ست که از علقمه آید
مظلوم ابوالفضل
ای اهل حرم چشم خود از آب بپوشید
دیگر عوض آب روان اشک بنوشید
مظلوم ابوالفضل
لینک مطلب
این آستان قدس شهید ره خداست
این جا حریم حضرت باب الحوائج است
دولت در این مقام و کشایش در این سر است
این جا بود مقام شهیدى که تا ابد
خاکش حیات بخش و هوایش عبیر زاست
لینک مطلب
ای مهر تو رمز حیات ، ای نام تو عقده گشا
ای افتخار عالمین ، ای جای عرش خدا
ای که اسیر ماتمت ، خیل ملک کل فلک
سرگشته ی عشق تو ام ، یا لیتنا کنا معک
با یک نگه دل می بری ، ای دیده ات چون آسمان
چون حمله بر دشمن کنی ، آید صدای الامان
خورشید از نور رخت ، در پشت ابر پنهان شده
سرگشته ی بازار تو ، هم یوسف کنعان شده
عشقت چو آتش بر دلم ، این شعله را سر می کشم
از داغ تو ای یار من ، روزی خودم را می کشم
کوبم سرم را بر زمین ، گویم که مجنونت منم
در عشق تو ای مهربان ، دل را به دریا می زنم
دار و ندار زینبی ، عمق نگاه زینبی
زینب دلش در بند تو ، تنها پناه زینبی
لعل لبت جام می است ، گیسوی تو موج شب است
در آسمان چشم تو ، عکسی ز روی زینب است
لشگر نمی خواهد حسین ، عباس خود یک لشگر است
سقا نمی خواهد حسین ، عباس خود آب آور است
لینک مطلب