»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص
جنت شمیمی از کرم توست یا حسین
عطر بهشت در حرم توست یا حسین
جایی که می رسد به اجابت دعای خلق
آنجا حریم محترم توست یا حسین
تا سوخت داغ تو جگر آفتاب را
مهتاب قصه گوی غم توست یا حسین
با خون نوشته اند بر گلبرگ لاله ها
روح بهار فیض دم توست یا حسین
آب حیات وسرمه چشم ملائک است
هرجا غباری از قدم توست یا حسین
شوق زیارت تو نتنها امیّد ماست
جبریل زائر حرم توست یا حسین
از آن زمان که پرچمت افتاد بر زمین
عالم به سایه علم توست یا حسین
بعد از تو پیامگذار قیام خون
زینب که یار هم قسم توست یا حسین
گردم زند(شفق)زثنای تو صبح وشام
از التفات دم به دم توست یا حسین
لینک مطلب
چشم ما تا که به زخم بدنت گریان است
اشک ما گوهر رخشان یم عرفان است
به همان آیه که خواندی به سر نیزه قسم
خون پاک تو، حیات دگر قرآن است
دین ز خون بدنت جامه گلگون پوشید
گرچه در دامن صحرا بدنت عریان است
حوض کوثر شود از اشک محبان تو پر
ساقی اش دست خدای اَحد منّان است
هرکه را نیست به دل داغ تو، داغش به جگر
هر کجا نیست عزاخانه تو زندان است
کفن عاشق تو، پیرهن سینه زنی است
خاک زنجیرزنت، درد مرا درمان است
آب تا روز قیامت جگرش می سوزد
که تو خود خضر حیاتی و لبت عطشان است
اولین روضه جانسوز تو را خوانده خدا
اولین گریه کن تو پدر انسان است
حَیَوان بهر تو گریند، خدا می داند
منکر گریه به تو پست تر از حیوان است
چه به دوزخ ببرندش، چه به گلزار بهشت
چشم "میثم" به جراحات تنت گریان است
لینک مطلب
تا خداییِ خداست، همه جا کرب و بلاست
روزها روز حسین، اشک ها اشک عزاست
انا مجنون الحسین
اشجع الناس کجاست؟ عشق و احساس کجاست؟
شاخه ی یاس کجاست؟ دست عباس کجاست؟
انا مجنون الحسین
یک طرف اشک پدر، یک طرف خون پسر
یک طرف زخم جگر، یک طرف یا ابتاست
انا مجنون الحسین
دل من سوختنی است، اشک من ریختنی است
عشق من سینه زنی است، رهبرم خون خداست
انا مجنون الحسین
دیده ام سوی حسین، کعبه ام کوی حسین
قبله ام روی حسین، کربلا قبله نماست
انا مجنون الحسین
مهر او در گل من، عشق او حاصل من
قبر او در دل من، سینه ام بزم عزاست
انا مجنون الحسین
منم و اشک دو عین، منم و وای حسین
گریه برمن شده دین، کار من سوز و دعاست
انا مجنون الحسین
خاک دلدار منم، دیده خونبار منم
تشنه ی یار منم، کوثرم جام بلاست
انا مجنون الحسین
شمرکافر زجفا، سر ارباب مرا
تشنه لب کرد جدا، تا زمین است و سماست
انا مجنون الحسین
لینک مطلب
جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست
جانان هر آنچه می طلبد، آنم آرزوست
درمان درد من نبود غیر درد دوست
دردم دوا کنید که درمانم آرزوست
با سیل اشک تا که به دریای خون روم
شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست
از چار گوشة دو جهان دست شسته ام
شش گوشة امام شهیدانم آرزوست
با یاد کام خشک علمدار کربلا
در موج بحر، سینه سوزانم آرزوست
پاداش گریه های همه عمر بر حسین
یک نوشخند از آن لب عطشانم آرزوست
صدبار اگر نثار رهش جان و سر کنم
تا باز جان دهم به رهش جانم آرزوست
از دامنی که سوخت به صحرای کربلا
یک شعله وقف آتش دامانم آرزوست
تا دم به دم نثار لب تشنه اش کنم
از آب دیده لؤلؤ و مرجانم آرزوست
در انتظار منتقم خون پاک او
دیدار روی مهدی قرآنم آرزوست
لینک مطلب
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
«قل اعوذ برب الفلق» بود
گفتی: آیا کسی یار من نیست؟
قفل بر دست و دندان من بود
لحظهای تب امانم نمیداد
بیتو آن خیمه زندان من بود
کاش میشد که من هم بیایم
در سپاهت علمدار باشم
کاش تقدیرم از من نمیخواست
تا که در خیمه بیمار باشم
ماندم و در غروبی نفسگیر
روی آن نیزه دیدم سرت را
ماندم و از زمین جمع کردم
پارههای تن اکبرت را
ماندم و تا ابد داد از کف
طاقت و تاب بعد از ابالفضل
ماندم و ماند کابوس یک عمر
خوردن آب بعد از ابوالفضل
ماندم و بغض سنگین زینب
تا ابد حلقه زد بر گلویم
ماندم و دیدم افتاده در خاک
قاسم آن یادگار عمویم
گفتم ای کاش کابوس باشد
گفتم این صحنه شاید خیالی است
یادم از طفل شش ماهه آمد
یادم آمد که گهواره خالی است
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
«قل اعوذ بربالفلق» بود
لینک مطلب
تا ابد جلوه گه حق و حقیقت سر تست
معنی مکتب تفویض علی اکبر تست
ای حسینکه توئی مظهر آیات خدا
این صفت از پدر و جد تو در جوهر تست
طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند
آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر تست
درس مردانگی عباس بعالم آموخت
چونکه شد مست از آن باده که در ساغر تست
خواهر غم زده ات دید سرت برنی گفت
آنکه باید به اسیری برود خواهر تست
آن حسینى که خدا کرده دو صد تحسینش
دو امیر است و بود خلق جهان مسکینش
آب مهریه زهرا و لب آب فرات
تشنه جان داد که تا زنده بماند دینش
آن حسینى که شرف یافته دین از شرفش
سر و جان داد ز کف تا نرود دین ز کفش
هدف تیر بلا ساخت على اصغر خویش
تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش
آن سو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسولِ آه پیغمبر بود
اى تیغ پلید! مى شکستى اى کاش
آن حنجره، بوسه گاه پیغمبر بود!
لینک مطلب
بیا در کربلا محشر ببین کین گسترش بنگر
نظر کن در حریم کبریا غارتگری بنگر
فروشنده حسین و جنس هستی مشتری یزدان
بیا کالا ببین مالک نگه کن مشتری بنگر
بفکر خیر امت بود وقت مرگ فرزندش
زامت کشته شد امت به بین پیغمبری بنگر
ز بی آبی بوقت مرگ آن عباس نام آور
خجل بود از سکینه یادگار حیدری بنگر
بجای آب خون پاشید شه در راه او غیرت
بدشت عشق فرمانده ببین فرمانبری بنگر
پی انگشتری ببرید انگشت شه دین را
جفای ساربان بین و اصول چاکری بنگر
زبعد شاه دین فرمانده خیل اسیران شد
مقام زینبی را بین وفای خواهری بنگر
خدا را کشته بود و خونبها میداد مشتی زر
ببین کار یزید بیحیا زشت اختری بنگر
خدا محبوب خود را غرقه در خون دید لاهوتی
نکرد این دهر را نابود صبر داوری بنگر
لینک مطلب
بــیــــاد عــــزیــــز دل بـــــوتـــــــراب
دلـم گشته پرخون و چشمم پـرآب
بــمـــاه مــحـــرم بـــدشـــــت بـــــــــلا
شد از جور عدوان چو قحطی آب
پــس از قـتــل یــاران و انــصــــار او
جـوانـــان دیـــن آل خـــتـــم مـآب
حـسـیـن عــلــی مــرد مــردان عـشق
روان شد به میدان کین با شتاب
چـو پـروانـه بـر گـرد شـمـع رخــــش
گـرفـتــنـد طـفلان ز اسبش رکاب
یــکـــی گــفـــت بــابــا کـجـا می روی
الا ای شـهـنــشــاه مـالـک رقاب
ســکــیــنـــه بـــشــــد ســـــد راه پـــدر
سـتـاره سـتـاره بـر مــاهــتـــــاب
پــدر جـــان دمــی خــاطـــرم شـاد کـن
کــه دیدار ما شد به روز حساب
پــیــاده شـد از اســب سـبــط رســــول
بـبــوســیــد او را بـچـشـم پـرآب
بـــبـوســیــد او را نــــوازش کـــنـــان
پــس آنـگـاه زد بر تکاور رکاب
روان شــد بـه مـیــدان چـو شیر ژیان
بـجـنـگـیـد بـا لـشـگر بی حساب
ولـــی آه از جــــور گـــردون کــه شـد
حـسـیـن علی کشته در پیش آب
بخون غوطه ور گشت عطشان حسین
دل آب بـر حـال او شـــد کــبـاب
«حــیـاتـی» از ایـن مـاجـرا دم مـــزن
فکندی شرر بر دل شیخ و شاب
امـیــد اســت در روز مـحـشـــر شـوی
ز لــطـف حـسـیـن عـلی کامیاب
لینک مطلب
به مهر تو زادند و دادند شیرم
به عشق تو از خردسالی اسیرم
به بزم ازل با خدا عهد بستم
حسینی بمانم حسینی بمیرم
*********************************
با گریه به قلب دشمنت تیر زدم
انگار به یاری تو شمشیر زدم
پروندة من سیاهی پشت من است
زیرا به محبت تو زنجیر زدم
**********************************
ناخورده لبن جام ولای تو زدم
ناگفته سخن دم ز ثنای تو زدم
دستی ز کرم به روی قلبم بگذار
کز کودکی ام سینه برای تو زدم
****************************
از کثرت عصیان ز درت دور شدم
نزدیک به آشیانه گور شدم
مگذار به حشر آبرویم برود
زیرا به غلامی تو مشهور شدم
غلامرضا سازگار
لینک مطلب
به جای جای دلم جای پای تو است حسین
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین
صفا و مروه و رکن و مقام و کعبه ی من
به کربلات قسم کربلای تو ست حسین
به هر زمان که بخوانند نسل ها قرآن
درون حنجره هاشان صدای تو است حسین
به عالمی در دل بسته ام ز روز ازل
مگر به روی تو، این خانه جای تو است حسین
بهای خون تو را جز خدا نداند کس
به خون تو، که خدا خونبهای تو است حسین
اگر چه کعبه بود قبله ام به وقت نماز
دلم به جانب صحن و سرای تو است حسین
بهشت باد به اهل بهشت ارزانی
بهشت من حرم با صفای تو است حسین
زیارت همه پیغمبران زیارت حق
زیارت سر از تن جدای تو است حسین
تو آن صحیفه ی صد پاره ی ورق ورقی
که زخم های تنت آیه های تو است حسین
به وصف غیر تو میثم سخن نخواهد گفت
هر آنچه گفته و گوید ثنای تو است حسین
لینک مطلب