»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} @font-face {font-family:Tahoma; panose-1:2 11 6 4 3 5 4 4 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
سرش به نیزه به گل های چیده می ماند
به فجر از افق خون دمیده می ماند
یگانه بانوی پرچم به دوش عاشورا
به نخل سبز ز ماتم تکیده می ماند
میان خیمه ی آتش گرفته، طفل دلم
به آهویی که ز مردم رمیده می ماند
شب است گوش یتیمان ز ضربت سیلی
به لاله های ز حنجر دریده می ماند
رقیه طفل سه ساله که حوری حرم است
به آن که رنج نود ساله دیده می ماند
امام صادق حق پشت ناقه ی عریان
به زیر یوغ چو ماه خمیده می ماند
شوم فدای شهیدی که در کنار فرات
به آفتاب به خون آرمیده می ماند
هلال یک شبه ی من، ز چیست خونینی؟
نگاه تو به دل داغ دیده می ماند
حکایت احد و اشک چشم خونینش
به اختران ز گردون چکیده می ماند
لینک مطلب
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:0 0 0 0 0 0 0 0 0 0;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
تو روح پیکر منی؟ عزیز مادر منی؟
مصحف آیه آیه ای یا گل پرپر منی؟
لاله ی سرخ پرپرم، ماه به خون شناورم
قسم به جان مادرم، بگو تو خواهر منی
زائر پیکرت شدم، شبیه مادرت شدم
گناه من بود همین، که تو برادر منی
چه در کنار قتلگه، چه زیر سم اسب ها
چه بر فراز نیزه ها، امام و رهبر منی
به هر کجا که پا نهم کنار پیکر تو ام
به هر طرف که رو کنم، تو در برابر منی
حنجر چاک چاک تو، بوده رگ حیات من
با تن غرق خون خود، روح مطهر منی
ماه به خون طپیده ام، رفتی اگر ز دیده ام
هماره در کنار من، همیشه یاور منی
نام تو حرف اولم، یاد تو ذکر آخرم
تو حرف اول منی، تو ذکر آخرمنی
جانِ به لب رسیده ام، همیشه نورِ دیده ام
اگر چه رفتی از برم، هنوز در برِ منی
میثم بی قرار ما، همیشه اشکبار ما
مرثیه خوان مایی و قبول مادر منی
لینک مطلب
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:0 0 0 0 0 0 0 0 0 0;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
باز در دل آمده شور حسین
چهرهروشن گشته از نور حسین
یاد عباس آید و یاد فرات
پر زند بالا نماید او صراط
اصغر است و شیر مادر نیست جام
او دگر گیرد ز آن سرنیزه کام
اکبر آن رعنای آل احمدی
با تن خونین دگر شد سرمدی
دیده هر جا میرود عشق است و بس
دیگر از یاران نمانده هیچ کس
وقت ظهر است و به هنگام نماز
از زمین و آسمان باریده راز
کل عالم پای مولا سر به خاک
بس عجب از این جهان شبههناک
چون حسین پا مینهد در کارزار
کار آن دونان دگر گردیده زار
بر تن مولا هزاران زخم داس
بر مشامش میرسد او عطر یاس
فاطمه بالای سر در قتلگاه
بر گلوی پور خود آرد نگاه
زینبش در سوی دیگر خون به دل
نوحه زن بر سر بمالد خاک و گل
آسمان گردد به رنگ خون او
خواهرش بیند رخ گلگون او
خون حق جاری شود در ارض دون
تا که مجنون آید و بیند جنون
این جنون از چیست از عشق حسین
از میان خون تو بینی نور عین
زینب است و رأس مولا روی تیر
دیگر او گوید که ای عالم بمیر
لینک مطلب
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:0 0 0 0 0 0 0 0 0 0;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
اینک حسین است و شب راز و نیازش
روح تمــام انبیــاء محــو نمــازش
آوای قــرآنش ز قــرآن میبَـرد دل
بگذشته از جان و زجانان میبـرد دل
بیواسطه جایش در آغوش خـدا بود
تنها نه از خلقت که از خود هم جدا بود
میگفت:یارب! این من و این بود و هستم
بـود و نبــودم را گــرفتم روی دستم
در عـالم زر بـا تـو بـوده ایـن قـرارم
اینک تو هر چه دوست داری،دوست دارم
ز آن سرفرازم که سرم را دوست داری
گل زخمهـای پیکـرم را دوست داری
صد لال? پرپر نثارت کردم ای دوست
خون علیاصغر نثارت کردم ای دوست
ایثـار جـان و سـر مبـارک باد بر من
داغ عـلیاکبر مبــارک بــاد بـر من
فریــاد یــارانم بــه از آوای بــلبل
سم ستوران خوبتــر از شاخة گل
سوز عطش از سردی دریاست بهتر
سنگ جبین از لالــة حمراست بهتر
بــوسم به زخم سینه نوک تیرها را
شویم به خوناب جگر، شمشیرها را
زخم زبانها مـرهم زخمند بـر من
این زخم تیغ دوست، این دشنام دشمن
گودال خون بر من گلستان بهشت است
نام بهشت اینجا که جای توست،زشت است
بگذار خون جوشد ز رگهای گلویم
بگـذار زیـر تیـغ هـم ذکر تـو گویم
بگـذار طـفلم دامنــش آتش بگیرد
از ترس دشمن در دل صحـرا بمیرد
بگذار تا مهمان شـود سـر در تنورم
بگـذار از مطبخ رود تـا عرش، نورم
چوب جفا و لب چه شیرین است با تو
زخم سر زینب چه شیرین است با تو
روز ازل گفتم بــلا را دوســت دارم
تـا صبح محشر کربلا را دوست دارم
لینک مطلب
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:0 0 0 0 0 0 0 0 0 0;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
ای نثارت اشک پیوسته
تشنه لب بار سفر بسته
یا اخا آهسته آهسته
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
ای قیامت قد و بالایت
ای به قامت چشم زهرایت
تاکند زینب تماشایت
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
ای جمالت شمع محفل ها
ای به دنبالت همه دل ها
می روی در بین قاتل ها
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
نیزه ها گریان بر احوالت
تیر دشمن ها پر و بالت
زینب و زهرا به دنبالت
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
ای سرشکم وقف دیدارت
بین دشمن می شوم یارت
جای عباس علمدارت
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
اصغرت در موج خون خواب است
دخترت در خیمه بی تاب است
تشنه ی یک جرعه ی آب است
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
صبر کن دور سرت گردم
جانشین اکبرت گردم
در غریبی لشگرت گردم
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
لینک مطلب
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:0 0 0 0 0 0 0 0 0 0;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
ای شه غرق به خون من به فدای سر تو
جان مادر به فدای تو و چشم تر تو
جای مهمان نشنیدست و کسی کنج تنور
مطبخ خولی دون گشته چرا بستر تو
از پی دیدنت ای شه زگلستان بهشت
تا تنور آمده با آه و فغان مادر تو
آخر ای خسرو مظلوم و گناه تو چه بود
که لب تشنه بریدند و سر از پیکر تو
ساربان کرد و جدا دست تو ای دست خدا
بجدل انگشت برید از پی انگشتر تو
سرت اینجا و تن پاک و تو در کربلا
به سرت گریه کنم یا به تن اطهر تو
ای شه تشنه چرا بی کس و تنها شده ای
گوچه شد قاسم ناشاد و علی اکبر تو
گیسوانی که زدم شانه به صد ناز ونیاز
غرق خون کرد چرا قاتل بد اختر تو
من که از بهر تو این گونه پریشان شده ام
وای و بر حال دل خواهر غم پرور تو
ای دریغا تو شدی کشته کشته و باشد به وطن
چشم وبر راه تو صغرای حزین دختر تو
لینک مطلب
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:0 0 0 0 0 0 0 0 0 0;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
ای شمع گریه کن که شبِ گریه کردن است
شام عزاست امشب و این قصه روشن است
ای شمع گریه کن تو و از سوز جان بسوز
که امشب چراغ آه به هر کوی و برزن است
ای شمع گریه کن تو و زِهر بلا بریز
بر خنده های لاله که در باغ و گلشن است
ای شمع گریه کن تو به سوز دل حسین
که امشب اسیر پنجه بیداد دشمن است
امشب شب وداع حسین است و زینبش
در خیمه های آل علی شور و شیون است
امشب حسین گرم مناجات با خداست
فردا سرش به نیزه و صد زخم بر تن است
امشب زمین کرب و بلا جای امتحان
فردا حریم عشق خدای مُهیمن است
امشب سخن ز طاعت و قرآن و سجده است
فردا حدیث نیزه و شمشیر و جوشن است
در این شب وداع از این آستان قدس
ما را سلام در بر هفتاد و دو تن است
آنان که دین ز نهضتشان دارد افتخار
گوید حسین هر یکشان را، که از من است
ای شمع گریه کن تو چو مولایمان رضا
که امشب ز داغ کرب و بلا گرم شیون است
باغ خداست کرب و بلا و در این چمن
هفتاد و دو شهید، گل یاس و سوسن است
لینک مطلب
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:0 0 0 0 0 0 0 0 0 0;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->
ای به روی قلب من، نقش کف پای تو
تند مرو تا کنم، سیر تماشای تو
خون دلم موج موج، اشک غمم بحر بحر
تا که بشویم غبار، از رخ زیبای تو
من که تو را خواهرم، از بغل مادرم
بوده نگاهم فقط، بر قد و بالای تو
سر به فلک می کشد آه شرربار من
نقش زمین می شود، قامت رعنای تو
تند مرو از برم، گفته به من مادرم
تا بزنم بوسه بر، روی دل آرای تو
ای سپر تیرها، عاشق شمشیرها
سنگ جفا می زند، بوسه به سیمای تو
در جگرش سوز بود، یاد همین روز بود
جّد تو گر بوسه زد، بر همه اعضای تو
ای علمت آه من، تند مرو ماه من
کاش که دخت علی، کشته شود جای تو
یوسف زهرای من، وای من و وای من
چون زسر نیزه ها، بشنوم آوای تو
آتش دل ها شده شعله ی فریاد من
سینه ی میثم شده دفتر غم های تو
لینک مطلب