سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

امام رضا (ع) می فرمایند :

آخرین مطالب ارسالی
»ولادت حضرت محمد(ص) مبارک
»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

 

انتظارم مى‏کُشد، یادى ز ما کن یا حسین!

درد هجران را به وصل خود دوا کن یا حسین

گرچه دورم، بر نگاه دلنشینت جان دهم

کوفه را با یک نظر چون کربلا کن یا حسین!

بى‏نیازى گرچه از من، من به تو دارم نیاز

پادشاهى، یک نگه بر این گدا کن یا حسین!

در حریم کعبه مى‏گردى چو اى سیمرغ عشق

عبد سرگردان خود را هم، دعا کن یا حسین!

عید قربان است فردا و ممنم قربانیت

چون ندارم صبر، امروزم فدا کن یا حسین!

چون که دور افتاده‏ام، اى زائر بیت‏الحرام

بام قصر کوفه را، کوه منا کن یا حسین!

مهربانى از دو سر، دارد چو لذت بیشتر

دیر شد احضار من، نامم صدا کن یاحسین!

آیم از شوق تو با سر، چونکه پابندم به عشق

پاى بر فرقم بنه، کامم روا کن یا حسین!

چون «حسان» بسیار مى‏باشد گداى درگهت

جمله را با یک نظر از غم رها کن یا حسین!

دارم اندر ذمّه‏ام حق خدا و خلق را

خود به فضل خویشتن دِیْنم ادا کن یا حسین

 

 

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  7:1 عصر نظر

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} @font-face {font-family:Tahoma; panose-1:2 11 6 4 3 5 4 4 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

 

الا خورشید عالمتاب ،ارباب

قرار هر دل بی‌تاب، ارباب

نه تنها من که دیدم آفرینش

تو را می‌خواندت ارباب، ارباب

به هر ابری که افتد چشم مستت

از او بارد شراب ناب، ارباب

تو آن بودی که هر شب در بر تو

گدایی می‌کند مهتاب ،ارباب

من آن در را که غیر از او دری نیست

کنم با قلب دق‌الباب، ارباب

بیاد چشم تو بیمارم امشب

طبیبا بر سرم بشتاب، ارباب

اگرچه ریزه خوارم بازگویم

بیا امشب مرا دریاب ،ارباب

به بیداری اگر قابل نباشم

مرا امشب بیا در خواب، ارباب

چو شمعی در هوای کربلایت

دلم شد قطره قطره آب، ارباب

ز چشمانم از این چشم انتظاری

چکد هم اشک هم خوناب، ارباب

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  7:0 عصر نظر

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

الحمدالله ذکر لب من یا حسینه
الحمدالله این دل توی بین الحرمینه

عشق تو خدا روز اول تو گل من دمیده
عالم و فقط حق عشق تو حسین آفریده

ذرات جهان همه دیوانه و مستانه تو
کعبه هم آقا واسه تو پیرهن مشکی پوشیده

بی معرفته هرکی این حقیقت و باور نکرده
که چرخ جهان با یک نیم نگاه اصغرت می گرده

از ماتم تو تار و پود دل زارم همه سوخته
رخت عزاتو حضرت زهرا برا نوکرا  دوخته

من معتقدم تا قیامت کل یوم عاشوراست
تا ابد آقا عزادار غم تو حضرت زهراست

من چی بگم از جلوه های پاینده عباس
حتی تو شدی روز عاشورا پناهنده عباس

هر کسی آقا توی دنیا بخدا دلبری داره
نذر زندگیشو به پای عشق دلبرش می گذاره

من هم یاحسین شدم آواره عشق و مرامت
از دامن تو دل من یک لحظه دست بر نمی داره




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  7:0 عصر نظر




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  6:58 عصر نظر

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

 

اگر که دل شکسته‏اى حسین را صدا بزن

اگر ملول و خسته‏اى حسین را صدا بزن

در این بهار معرفت پرستوى بهارى‏ام

اگر چه پر شکسته‏اى حسین را صدا بزن

سحَر شد و سپیده زد چرا تو همچو مرغ شب

لب از ترانه بسته‏اى حسین را صدا بزن

تو سر به زانوى غمى زشَرم کرده‏هاى خود

چرا غمین نشسته‏اى حسین را صدا بزن

اگر به باغ آرزو به عشق کربلاى او

دل از همه گسسته‏اى حسین را صدا بزن

 

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  6:57 عصر نظر

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

آفریدند مرا تا که گدایت باشم

سائل دائمی دست عطایت باشم

آفریدند مرا از تو بگیرم عصمت

شیعه چشم و دل غرق عزایت باشم

تا خدا هست تو هم باقی بالله هستی

می شوم مثل تو گر ازشهدایت باشم

چون عزای تو بقای همه دین خداست

آمدم گرمی این بزم عزایت باشم

تو قتیل العبراتی که خدا فرموده:

«ای حبیبم من الله بهایت باشم»

گر نشد زنده بیایم به حریمت مددی

تا که مدفون شده در کرببلایت باشم

اشک ما تلبیه ماست به حل من ناصر

داده ای اذن که این گونه فدایت باشم

شدی آواره که اسلام نگردد تحریف

کاش آوراه این حکم ولایت باشم

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  6:56 عصر نظر

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

آفرینش ز ازل سر به گریبان تو بود
چرخ گردون، چو یکی گوی به دامان تو بود
خاک پای تو گِل آدم و حوّا گردید
خضر از خانه به دوشان بیابان تو بود
رفت فرزند فدای تو کند ابراهیم
نوح را در دل دریا، غم طوفان تو بود
موسی آن دم که عصا بر دل دریا میزد
یکی از سوختگان لب عطشان تو بود
عیسی آن لحظه که بر اوج سما کرد عروج
نگهش سوی زمین، بر تن عریان تو بود
چشم یعقوب که بر یوسف خود می افتاد
یاد داغ پسر و دیده گریان تو بود
عضو عضو بدنت را چو نبی می بوسید
نگهش یکسره بر زخم فراوان تو بود
تن پاک تو به گودال و سرت زیب تنور
یاد آن شب، که دو جا فاطمه مهمان تو بود
نه فقط غربت تو بود شب یازدهم
صبح هم صحنه ای از شام غریبان تو بود
بعد از آنی که پیمبر دو لبت را بوسید
چوب، عاشق پی بوسیدن دندان تو بود
تا شبستان ابد یار و نگهدارش باش

"میثم" از صبح ازل، دست به دامان تو بود




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  6:56 عصر نظر

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

آشنا کرد خدا عشق ترا با دل ما

از ازل کرد عجین مهر ترا با گِل ما

ما به دریای غمت دل بسپردیم حسین

شده ای خون خدا بحر غمت ساحل ما

ای تو مصباح هدی ای پسر شیر خدا

یک نگاه تو کند حل همه مشکل ما

سر تو بر سر نی سر دهد آیات خدا

بفدای سر تواین سر ناقابل ما

هر کجا نام تو آید بمیان شور و نواست

بجز از اشک در آنجا نبود حاصل ما

به صبا گوی به باغ دل ماکن گذری

عطر جانبخش تو از لطف کند شامل ما

بی تو ای دوست نخواهم بهشتی دیدن

جز سر کوی تو جانا نبود منزل ما

منظر دیدن بود بی گل رویت(خاموش)

روشن از جلوه عشق تو شد محفل ما

 

شاعر:رضا وهاب زاده




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  6:55 عصر نظر

<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0in; margin-right:0in; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0in; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault {} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.0in 1.0in 1.0in;} div.Section1 {page:Section1;} -->

 

از کعبه رو به کرببلا میکند حسین

و آنجا دوباره کعبه بنا میکند حسین

گر ساخته است خانه اى از سنگ و گل خلیل

آنجا بناز خون خدا میکند حسین

روزى که حاجیان به حرم روى مینهند

پشت از حریم کعبه چرا؟ میکند حسین

آن حج نا تمام که بر عمره شد بدل

اتمام ان بدشت بلا میکند حسین

آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است

فریاد معرفت همه جا میکند حسین

آنجا اگر که فرصت قربانیش نبود

اینجا هر انچه هست فدا میکند حسین

آنجا که سعى بین صفا در دویدن است

اینجا به قتلگاه صفا میکند حسین

آنجا حنا حرام بود بهرا حاجیان

اینجا ز خون خویش حنا میکند حسین

وقتى به خیمه گاه رود از پى وداع

اینجا دوباره حج نساء میکند حسین

بعد از هزار سال به همراه حاجیان

هر سال رو بسوى منا میکند حسین

از چار سوى کعبه ، ز گلدسته ها هنوز

هر صبح و ظهر و شام ندا میکند حسین

بشنو دعاى در عرفاتش که بنگرى

با سوز دل هنوزه دعا میکند حسین

سر داده است و حکم شفاعت گرفته است

بر وعده اى که داده وفا میکند حسین

 

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  6:54 عصر نظر




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/9/14 ساعت  6:53 عصر نظر

<   <<   36   37   38   39   40   >>   >

تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.
Copyright © 2008 - 2010 All Right Reserved , www.behesht8.ir