»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص
خوشا جانی که جانانش حسین است
خوشادردی که درمانش حسین است
بود فرمانروای کشور دل
خوشا ملکی که سلطانش حسین است
به نامش دفتر عشق است مفتوح
خوش ان دفتر که عنوانش حسین است
نبی را جان شیرین جز حسن نیست
ولی ارامش جانش حسین است
چه صحرایست یا رب وادی عشق
که تنها مرد میدانش حسین است
بگو اهریمنان کربلا را
که این صحرا سلیمانش حسین است
صلی الله علیک یا اباعبدالله
لینک مطلب
خاک حسین
خاک من خاک حسین است حسین ســـینه ام چاک حسین است حسین
قــــبله ی قــــلب من ای اهل جهان مـــرقد پـــــــاک حـــسین است حسین
اشـــک من زینت رخسـار من است گـــریــه از خــاک حسین است حسین
اشکـــم از مشک ابـــاالفـــضل آیـــد مشک دل چاک حسین است حسین
هــــــر دل غــــــمزده ی دیـــوانــــــه مِــــلک امـــلاک حسین است حسین
هـــر گـــلی خــــــاربرش هست دلم خــار و خاشاک حسین است حسین
لینک مطلب
حیات خون بود در لاله های باغ ایثارت
هزاران دل بود چون نقطه ای کوچک به پرگارت
نماید فخر بر رضوان، فروشد ناز بر جنت
نسیمی گر وزد سوی جحیم از پای دیوارت
تویی وجه الله اعظم، تویی ثارالله اکبر
که زهرا گیسوان رنگین کند از خون رخسارت
خلایق روز و شب در فرش می بوسند خاکت را
عجب نبود اگر گردد خدا در عرش زوّارت
لوای حمد را فردا علی بر دوش خود گیرد
عجب نبود اگر آن را دهد دست علمدارت
میان حلقه های سلسله با پیکر خونین
مسیحا را دهد جان با نگاهی، چشم بیمارت
تو هست خویش را در کربلا وقف خدا کردی
خدا هم با بهای هستی خود شد خریدارت
تو در مصر ولایت یوسف بازار خون استی
که تا صبح قیامت همچنان گرم است بازارت
چنان در خاک و خون دل بُرد رخسارت ز زیبایی
که وقت سر بریدن بود قاتل، محو دیدارت
قلم در دست "میثم" مانده، مضمون آفرینی کن
که در هر سطر سطرم درج گردد، درس ایثارت
لینک مطلب
کلیم اگردعاکند، بى تو دعا نمى شود
مسیح اگر دوا دهد، بى تو دوا نمى شود
اگر جدایى افتد میان جسم وجان من
قسم به جان تودلم، از تو جدا نمى شود
گریه اگر کنم همى، بهر تو گریه مى کنم
ورنه زدیده ام عبث اشک رها نمى شود
گِرد حرم دویده ام، صفا ومروه دیده ام
هیچ کجا براى من کرب وبلا نمى شود
کسى که گشتِ گرد تو، گرد گنه نمى رود
پیرو خط کربلا، اهل خطا نمى شود
عمر گذشت و وانشد، راه زیارتت بر من
حاجت این شکسته دل، چرا روا نمى شود
جز سرغرقه خون تو که شد چراغ قافله
رأس بریده بر کسى، راهنما نمى شود
اى بدن تو غرقه خون ، وى سروروت لاله گون
با چه خضاب کرده اى، خون که حنانمى شود
کرببلا و کوفه شد، سخت به عترتت ولى
هیچ کجا به سختى، شام بلا نمى شود
چوب به دست قاتلت سوخت و گفت این سخن
جاى سربرده در، طشت طلا نمى شود
سوز درون (میثمت)، بوده شرارى از غمت
ورنه ز شعرش این، شور به پا نمى شود
شاعر:حاج غلامرضا سازگار
لینک مطلب
چشم ما تا که به زخم بدنت گریان است
اشک ما گوهر رخشان یم عرفان است
به همان آیه که خواندی به سر نیزه قسم
خون پاک تو، حیات دگر قرآن است
دین ز خون بدنت جامه گلگون پوشید
گرچه در دامن صحرا بدنت عریان است
حوض کوثر شود از اشک محبان تو پر
ساقی اش دست خدای اَحد منّان است
هرکه را نیست به دل داغ تو، داغش به جگر
هر کجا نیست عزاخانه تو زندان است
کفن عاشق تو، پیرهن سینه زنی است
خاک زنجیرزنت، درد مرا درمان است
آب تا روز قیامت جگرش می سوزد
که تو خود خضر حیاتی و لبت عطشان است
اولین روضه جانسوز تو را خوانده خدا
اولین گریه کن تو پدر انسان است
حَیَوان بهر تو گریند، خدا می داند
منکر گریه به تو پست تر از حیوان است
چه به دوزخ ببرندش، چه به گلزار بهشت
چشم "میثم" به جراحات تنت گریان است
لینک مطلب
جنت شمیمی از کرم توست یا حسین
عطر بهشت در حرم توست یا حسین
جایی که می رسد به اجابت دعای خلق
آنجا حریم محترم توست یا حسین
تا سوخت داغ تو جگر آفتاب را
مهتاب قصه گوی غم توست یا حسین
با خون نوشته اند بر گلبرگ لاله ها
روح بهار فیض دم توست یا حسین
آب حیات وسرمه چشم ملائک است
هرجا غباری از قدم توست یا حسین
شوق زیارت تو نتنها امیّد ماست
جبریل زائر حرم توست یا حسین
از آن زمان که پرچمت افتاد بر زمین
عالم به سایه علم توست یا حسین
بعد از تو پیامگذار قیام خون
زینب که یار هم قسم توست یا حسین
گردم زند(شفق)زثنای تو صبح وشام
از التفات دم به دم توست یا حسین
لینک مطلب
تا خداییِ خداست، همه جا کرب و بلاست
روزها روز حسین، اشک ها اشک عزاست
انا مجنون الحسین
اشجع الناس کجاست؟ عشق و احساس کجاست؟
شاخه ی یاس کجاست؟ دست عباس کجاست؟
انا مجنون الحسین
یک طرف اشک پدر، یک طرف خون پسر
یک طرف زخم جگر، یک طرف یا ابتاست
انا مجنون الحسین
دل من سوختنی است، اشک من ریختنی است
عشق من سینه زنی است، رهبرم خون خداست
انا مجنون الحسین
دیده ام سوی حسین، کعبه ام کوی حسین
قبله ام روی حسین، کربلا قبله نماست
انا مجنون الحسین
مهر او در گل من، عشق او حاصل من
قبر او در دل من، سینه ام بزم عزاست
انا مجنون الحسین
منم و اشک دو عین، منم و وای حسین
گریه برمن شده دین، کار من سوز و دعاست
انا مجنون الحسین
خاک دلدار منم، دیده خونبار منم
تشنه ی یار منم، کوثرم جام بلاست
انا مجنون الحسین
شمرکافر زجفا، سر ارباب مرا
تشنه لب کرد جدا، تا زمین است و سماست
انا مجنون الحسین
لینک مطلب
جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست
جانان هر آنچه می طلبد، آنم آرزوست
درمان درد من نبود غیر درد دوست
دردم دوا کنید که درمانم آرزوست
با سیل اشک تا که به دریای خون روم
شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست
از چار گوشة دو جهان دست شسته ام
شش گوشة امام شهیدانم آرزوست
با یاد کام خشک علمدار کربلا
در موج بحر، سینه سوزانم آرزوست
پاداش گریه های همه عمر بر حسین
یک نوشخند از آن لب عطشانم آرزوست
صدبار اگر نثار رهش جان و سر کنم
تا باز جان دهم به رهش جانم آرزوست
از دامنی که سوخت به صحرای کربلا
یک شعله وقف آتش دامانم آرزوست
تا دم به دم نثار لب تشنه اش کنم
از آب دیده لؤلؤ و مرجانم آرزوست
در انتظار منتقم خون پاک او
دیدار روی مهدی قرآنم آرزوست
لینک مطلب
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
«قل اعوذ برب الفلق» بود
گفتی: آیا کسی یار من نیست؟
قفل بر دست و دندان من بود
لحظهای تب امانم نمیداد
بیتو آن خیمه زندان من بود
کاش میشد که من هم بیایم
در سپاهت علمدار باشم
کاش تقدیرم از من نمیخواست
تا که در خیمه بیمار باشم
ماندم و در غروبی نفسگیر
روی آن نیزه دیدم سرت را
ماندم و از زمین جمع کردم
پارههای تن اکبرت را
ماندم و تا ابد داد از کف
طاقت و تاب بعد از ابالفضل
ماندم و ماند کابوس یک عمر
خوردن آب بعد از ابوالفضل
ماندم و بغض سنگین زینب
تا ابد حلقه زد بر گلویم
ماندم و دیدم افتاده در خاک
قاسم آن یادگار عمویم
گفتم ای کاش کابوس باشد
گفتم این صحنه شاید خیالی است
یادم از طفل شش ماهه آمد
یادم آمد که گهواره خالی است
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
«قل اعوذ بربالفلق» بود
لینک مطلب
تا ابد جلوه گه حق و حقیقت سر تست
معنی مکتب تفویض علی اکبر تست
ای حسینکه توئی مظهر آیات خدا
این صفت از پدر و جد تو در جوهر تست
طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند
آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر تست
درس مردانگی عباس بعالم آموخت
چونکه شد مست از آن باده که در ساغر تست
خواهر غم زده ات دید سرت برنی گفت
آنکه باید به اسیری برود خواهر تست
آن حسینى که خدا کرده دو صد تحسینش
دو امیر است و بود خلق جهان مسکینش
آب مهریه زهرا و لب آب فرات
تشنه جان داد که تا زنده بماند دینش
آن حسینى که شرف یافته دین از شرفش
سر و جان داد ز کف تا نرود دین ز کفش
هدف تیر بلا ساخت على اصغر خویش
تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش
آن سو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسولِ آه پیغمبر بود
اى تیغ پلید! مى شکستى اى کاش
آن حنجره، بوسه گاه پیغمبر بود!
لینک مطلب