سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

امام رضا (ع) می فرمایند :

آخرین مطالب ارسالی
»ولادت حضرت محمد(ص) مبارک
»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص

نوح زمانه


دعا کنید رسد آن زمان که یار بیاید  
خزان باغ جهان را زنو، بهار بیاید

دعا کنید، دعایی که آفتاب درخشان  
به سرپرستی گلهای روزگار بیاید

زند به گرده شب زخم، گام توسن عزمش  
چو از فراز زمان، مهر شب شکار بیاید

هزار اختر تابنده در سپهر دو دستش  
هزار مهر منیرش به کوله‌بار، بیاید

قیامتی کند از قامتش، بیا که تو گویی  
معاد رویش انسان درین دیار بیاید

دمد به گلشن گیتی، بلوغ صبح رهایی  
بهار خنده زند، گل به شاخسار بیاید

اگر زموج پرآشوب عشق، نوح زمانه  
به ساحلی که مرا باشد، انتظار، بیاید

هزار اختر نور از فلک زشوق و زشادی  
برا دیدن آن یار گلعزار بیاید

جمال را بنماید اگر زپرده غیبت  
قرار بر دل یاران بیقرار بیاید

کتاب عشق گشایید و «ان یکاد» بخوانید  
دعا کنید که آن یار غمگسار بیاید

سیمین دخت وحیدی




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:57 صبح نظر

نماز امام

«رضا» گلواژه‏ی ایمان و یاری‏
چراغ راه سبز رستگاری‏
 
حضور نور، نور پاک سرمد
گل آلاله‏ی باغ محمد!
 
برای عشق، نامی جاودانه‏
برای مهر، مولایی یگانه‏
 
چو یار آشنا را یاد می‏کرد
«اذان» عشق را فریاد می‏کرد
 
اذانش رنگ سبز آرزو داشت‏
جهانی از حضورش آبرو داشت‏
 
قیامت را نشانها در «قیامش»
چه زیبا بود آوای کلامش‏
 
«رکوعش» عرش را بی‏تاب می‏کرد
دل آیینه‏ها را، آب می‏کرد
 
سر سجاده مهمانش خدا بود
«سجودش» اعتبار ماسوا بود
 
به گاه خلوت دل، رازها داشت‏
«قنوتی» عاشقانه، باصفا داشت‏
 
بهشتی بود خلوتگاه رازش‏
گل و آیینه همراه نمازش‏
 
رهایی تا خدا را، دوست می‏داشت‏
«نماز» بی‏ریا را دوست می‏داشت‏
 
چو برمی‏خاست بانگ آشنایش‏
فلک در سجده می‏آمد به پایش‏
 
گل سجاده‏اش عطر خدا داشت‏
«سلامش» بوی سبز آشنا داشت‏
 
عروجی داشت، تا اوج رهایی‏
«رضا» آیینه‏دار پارسایی‏
 
به گاه «ذکر» حال دیگری داشت‏
به سوی اوج‏ها، بال و پری داشت‏
 
چو «ذکر» عشق را تکرار می‏کرد
زمین را، از خدا سرشار می‏کرد
 
ملک در حیرت از راز و نیازش‏
فلک آیینه گردان نمازش‏
 
حدیث عشق با دلدار می‏گفت‏
ز شوق لحظه‏ی دیدار می‏گفت‏
 
نماز عشق، آری این چنین است‏
نماز عاشقان، شورآفرین است‏
 
 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:57 صبح نظر




نشسته ام به شفاعت،مرا جواب مکن


از استجابت عشق من اجتناب مکن

مرا که تشنه سرچشمه های فیض توام

اسیر وسوسه ساکت سراب مکن

مرا که دلخوش آرامش حضور توام

دوباره دستخوش موج اضطراب مکن

ثواب کوچک ما را،خدا قبول کند

تو هم گناه بزرگ مرا حساب مکن

نهاده ام به ضریحت سر ارادت و عشق

از آستان امیدت مرا جواب مکن

 

شاعر:صدیقه بابایی




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:56 صبح نظر

نجمه آن شب باردار نور بود

زنگی شب رهسپار گور بود

شهر پثرب انتظار یار داشت

انتظار دیدن دلدار داشت

آسمان مست از می توحید بود

ماه منهاج ره خورشید بود

کلک قدرت واژه ای تحریر کرد

سوره والشمس را تفسیر کرد

خانه موسی چو رشک طور شد

چشم کج اندیش ظلمت کور شد

نا گهان بانگی بر امد از سروش

دیگ بخشایش ز نو آمد به جوش

آمد آمد آن شکوه بندگی

سبز شد از او چرا غ زندگی

این ندا آمد ز چرخ آبنوس

سر زد از جیب افق شمس الشموس

دم به  دم می گفت با صوت جلی

یک علی ا»د همانند علی

او فروغ چشم ختم الانبیاست

بر رضا راضی ملقب بر رضاست

تا خدای او خدایی می کند

پور موسی دلربایی می کند

چشم مستش عالمی را کرده مست

با ظهور او طلسم شب شکست

موی او بوی ولایت می دهد

داد او داد هدایت می دهد

دست او دست خدا در آستین

نا ماو نام خدای راستین

اُشتر از مسلخ بر او آرد پناه

تا سلامت جان برد از قتلگاه

رو به صحرا کن برای سیر و گشت

رقص آهو دیدنی باشد به دشت

این غزالان ختای ختن

در پناهش ایمنند از هرفتن

هست او تابنده شمس نه فلک

خاک کویش سرمه چشم ملک

طوف قبرش بسکه عزت پروراست

بر تر از هفتاد حج اکبر است

هر که از جان زائر کوی رضاست

فاش می گویم که زوارخداست

شاد زی محبوب سر مد آمده

عالم آل پیمبر آمده

آمده تا درد ها دمان کند

آنچه در فهم تو ناید آن کند

آمده تا بر گدا شاهی دهد

سر خط سیر اللاهی دهد

آمده تا درکوی خصم خبیث

ثبت در تاریخ سازد یک حدیث

کز حدیثش جلوه بخشد نور را

شهره سازد شهر نیشابور را

او بود هشتم امام شیعیان

ره نورد سنگر حصن امان

او بود بر قفل حاجت ها کلید

او مرا د هستی است و ما مرید

او بود سر خط سبز سر نوشت

دوزخی را می برد او در بهشت

پس بیا خود را به او تطبیق کن

نیک را از کار بد تفریق کن

کار دنیا را به دنیا واگذار

از عمل گر تحفه ای داری بیار

فکر گیر و دار رستاخیز کن

تا توانی از گنه پرهیز کن

با خبر از زشتی اعمال باش

پیرو راه علی و آل باش

توبه کن تا او به فریادت رسد

در سه جای سخت بر دادت رسد

خویش از آلودگی ها پاک کن

پاک باش و سیر در افلاک کن

مورد خشم خدای او مباش

کمتر از اُشتر و از اهو مباش

پیور را ه رضا خون خوار نیست

بنده عمامه و دستار نیست

پیرو راه رضا فرزانه است

با خدا هست و ز خود بیگانه است

پیرو او فکر خود سازی بود

بر کم و بیش جهان را ضی بود

پیرو او فکر جمع مال نیست

از مریدان خر دجال نیست

پیرو او نیست شمع بی فروغ

در سخن گفتن نمی گوید دروغ

پیرو او در حقیقت آدم است

خیر خواه عالمی در عالم است

پیرو او اهل رقص و ضرب نیست

ریزه خوارخوان شرق و غرب نیست

پیروش را با دغل بایز چه کار

خلق را با آبرو بازی چه کار

پیروی از او کمال بندگی است

چل چراغ پر فروغ زندگیست

پیروی از او بود سد گناه

بهترین را ه تقرب بر اله

پیروی از او بدون نیش نیست

ازخودی کم کردن است وبیش  نیست

حرف کوته کن بنوش از این عسل

پیرو راه رضا شو در عمل

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:54 صبح نظر

نسیم عشق

رضا، نور محمد! نور ایمان!
رضا! آیینه‏دار روح قرآن‏
 
رضا، سرچشمه‏ی مهر الهی‏
پناه بی‏نوایی، بی‏پناهی‏
 
رضا، رمز حیات جاودانی‏
سرود آشنای زندگانی‏
 
حضور سبز آوای رهایی‏
شکوه لحظه‏های آشنایی‏
 
به دریای کرامت، در رخشان‏
سرود و نغمه‏ای از باغ عرفان‏
 
سکوت آشنای خلوت راز
عروج و آسمان و اوج و پرواز
 
نسیم عشق، پیغامی ز کویش‏
دل ما، دم به دم در آرزویش‏
 
گل آیات سبز آسمانی‏
و تفسیر تمام مهربانی‏
 
صفای باغ، باغ نوبهاران‏
رضا خورشید نورافشان «ایران»
 
سرآغاز طلوع روشنایی‏
شهنشاه دیار پارسایی‏
 
رضا یعنی: گل زیبای هستی‏
تجلی خدا، در حق پرستی‏
 
رضا عطر شقایق، در تن خاک‏
رضا راز زمان و رمز افلاک‏
 
رضا یعنی: ره سبز رهایی‏
رضا یعنی: بهار آشنایی‏
 
رضا یعنی: صفا، یعنی: صداقت‏
رضا یعنی: کرامت را نهایت‏
 
هوایی جز گل رویش ندارم‏
گذاری بر سر کویش ندارم‏
 
دل افسرده می‏خواهد رضا را
گل زیبای گلزار خدا را
 
ز عشقش «نسترن» را آبرویی‏ست‏
ز نورش جان ما را، رنگ و بویی‏ست‏
 
 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:54 صبح نظر

می دونی می خوام کجا برم


می دونی می خوام چیکار کنم

می خوام برای کفترا یه خورده گندم ببرم


اونجا که گنبدش طلاست با کفتراش پر بزنم


دوسش دارم اماممه در خونشو در بزنم


بعضی شبا تو خونمون بابام به مادرم می گه


می خوام برم امام رضا به خدا دلم تنگ دیگه


بابام می گه امام رضا مریضا رو شفا می ده


دوای درد مردم و از طرف خدا می ده


می خوام برم به مشهد و یه هفته اونجا بمونم


تو حرم امام رضا نماز حاجت بخونم


بهش بگم امام رضا مریضا رو شفا بده


دوای درد مردمو از طرف خدا بده

می خوام بیام به مشهدت

به طواف کفترای گنبدت

براشون یه کیسه گندم بیارم

خبر از دردای مردم بیارم

بهشون بگم برامون دعا کنند

اونقدر تا که تو رو رضا کنند

 

شعر از مرحوم آقاسی. روحش شاد

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:53 صبح نظر

مگو که بی خردم هیچکس نمی خردم

کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم

وگر کنار تو باشم فزون تر از عددم

گدایی درت از خلق بی نیازم کرد

که در سوال کسی جز تو را صدا نزنم

هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز

فزونی کرمت سوی این حرم کشدم

ز کثرت کرمت ای کریم اهل البیت

خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم

زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی

بجای آنکه گذاری به سینه دست ردم

مرا میان سگان درت پناه بده

و گرنه گرگ گنه حمله کرده می دردم

بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک

به لطف خویش امام رئوف می خردم

مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا

اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم

نهاده ام به روی خویش نام (میثم) را

بهانه ایست قبولم کند،اگرچه بدم

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:51 صبح نظر




مشکل گشا


رضا تو را من رضایم رضا جان‏
به دربار تو من گدایم رضا جان‏
 
اگر دور از مکه و کربلایم‏
توئی مکه و کربلایم رضا جان‏
 
منم کمترین کلب دربار وجودت‏
نما استخوانی عطایم رضا جان‏
 

زمینت خراسان بود غرق نعمت‏
منم ریزه خوار شمایم رضا جان‏
 
منم دردمند و طبیبم تو باشی‏
حریم تو دارالشفایم رضا جان‏
 
بود خاک تو، توتیای دو چشمم‏
بود مهر تو کیمیایم رضا جان‏
 
نما مشکلم را تو آسان ز احسان‏
که هستی تو مشکل گشایم رضا جان‏
 
به وقت حساب و صراط و به میزان‏
بفریاد رس این سه جایم رضا جان‏
 
(هنرور) بود مادح و ذاکر تو
توئی سرور و مقتدایم رضا جان‏




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:50 صبح نظر

مژده وصل


از سر خواجگی کون و مکان برخیزم  
یارب از ابر هدایت برسان بارانی

پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم  
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم  
خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات

کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم  
روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده

تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم  
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

ای نسیم سحر! آرامگه یار کجاست  
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش  
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد  
در خرابات بگویید که هشیار کجاست

آنکست اهل بشارت که اشارت داند  
نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست

هر سوی موی مرا با تو هزاران کار است  
ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست

باز پرسید زگیسوی شکن در شکنش  
کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو  
دل زماگوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی  
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج  
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:48 صبح نظر

مرید و زائرت از هر نژاد است

خودش روز است و با شب در تضاد است

مگر شمس جمال تو که این دل

به این خورشیدها بی اعتماد است

برای دیدنت خورشید را صبح

به دست آسمان آئینه داده است

به هر صورت که آیی می پذیرم

دل از آئینه های بی سواد است

و هر بیتم بنامت هست مفهوم

غزلهایم تمامی مستزاد است

بدون ضرب میرقصم به چرخش

خرابی مشرب هر گردباد است

طلب ناکرده چشمم اشک می ریخت

همه گفتند این آب مراد است

شدم پیغمبر تصویر و دیدم

برایم صحن آئینه معاد است

کسی فکر مسیح و نوح هم نیست

از این آئینه ها اینجا زیاد است

به ظاهر فرق دارد تاک و انگور

رضا در باطن عالم جوا د است

به هویی خلق شد دنیا و عقبی

بنای عالم و آدم به باد است

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/21 ساعت  4:47 صبح نظر

<      1   2   3   4   5   >>   >

تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.
Copyright © 2008 - 2010 All Right Reserved , www.behesht8.ir