»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص
مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
شاعر :سید حمیدرضا برقعی
لینک مطلب
دستی به هوا رفت و دو پیمانه به هم خورد
در لحظه «می» نظم دو تا شانه به هم خورد
دستور رسید از ته مجلس به تسلسل
پیمانه «می» تا سر میخانه به هم خورد
دستی به هوا رفت و به تایید همان دست
دست همه قوم صمیمانه به هم خورد
«لبیک علی »قطره باران به زمین ریخت
«لبیک علی » نور و تن دانه به هم خورد
یک روز گذشت و شب مستی به سر آمد
یعنی سر سنگ و سر دیوانه به هم خورد
پس باده پرید از سر مستان و پس از آن
بادی نوزید و در یک خانه به هم خورد
مهدی رحیمی
لینک مطلب
قسم به جان تو ای عشق ای تمامی هست
که هست هستی ما از خم غدیر تو مست
در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست
که آفتاب برد آفتاب بر سر دست
نشان از گوهر آدم نداشت هر که نبود
به خمسرای ولایت خراب و باده پرست
به باغ خانه تو کوثری بهشتی بود
که بر ولای تو دل بسته بود صبح الست
در آن میانه که مستی کمال هستی بود
به دور سرمدیات هر که مست شد پیوست
بساط دوزخیان زمین ز خشم تو سوخت
چو در سپاه ستم برق ذوالفقار تو جست
هنوز اشک تو بر گونه زمان جاریست
ز بس که آه یتیمان، دل کریم تو خست
ز حجم غربت تو میگریست در خود چاه
از آن به چشمه چشمش همیشه آبی هست
هنوز کوفه کند مویه از غریبی تو
زمانه از غم تنهاییات به گریه نشست
دمی که خون تو محراب مهر رنگین کرد
دل تمامی آیینهها ز غصه شکست
* نصرالله مردانی
لینک مطلب
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی
نه مرازبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی
شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی
چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی
نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقام تو یا علی
هله ای موله عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبری
هله ای مجلی عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری
که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری
چه در انبیا چه در اولیا نه تو را عدیلی و همسری
به کدام کس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی
چو عقول افئده را نشد ملکوت سّر تو منکشف
ز بیان وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف
همه گفته اند و نگفته شد ز کتاب فضل تو یک ((الف))
فصحای دهر به عجز خود ز ادای وصف تو معترف
عقلای اصل به نطق خود شده اند لال تو یا علی
توئی آنکه در همه آیتی نگری به چشم خدای بین
توئی آنکه از کشف الغطا نشود زیاد تو را یقین
شده از وجد مقدست همه سر کنز خفا مبین
ز چه رو دم از انا ربکم نزنی بزن به همین دلیل
به دلیل اینکه اناالحق است به ثمر نهال تو یا علی
توئی آنکه میم مشقتت زده نقش صورت کاف و نون
فلک و زمین به ارادتت شده بی سکون شده با سکون
به کتاب علم تو مندرج بود آنچه کان و ما یکون
توئی آن مصور ماخلق که من الظواهر و البطون
بود این عوالم کن فکان اثر فِعال تو یا علی
لینک مطلب
ولایت چیست ؟ اصل آفرینش
کلید قفل سیر درک وبینش
ولایت چیست ؟تحصیل تعهد
صراط ما پس از ایاک نعبد
ولایت چیست ؟معراج تکامل
پی اثبات ذات پاک حق قل
ولایت علت غایی مارا
به حمت فعل بی ماضی است مارا
ولایت آبو گل را در هم آمیخت
که از آمیختن آدم برانگیخت
ولایت نور را شد ساحل نور
که طوفانش بود در خط دستور
ولایت کوه آتش را کند گل
به ابراهیم در وقت توکل
ولایت در کف موسی عصا شد
به امر حق به شکل اژدها شد
ولایت را دم عیسی قرین است
که انفاس خوشش جان آفرین است
ولایت در ولایت گشت کامل
کز او نور هدایت گشت حاصل
ولایت جمع را تفریق دارد
که درکش سالها تحقیق دارد
ولایت رمز اثبات وجود است
ز جود او همه بود و نبود است
ولایت دشمن نامردمی هاست
یگانه رهبر سر در گمی هاست
ولایت هر که دارد غم ندارد
قوامش بیش هستو کم ندارد
ولایت یازده نور جلی بود
که پیوند تمامی با علی بود
اگر خواهی بدانی این علی کیست
ولی حق کسی غیر از علی نیست
علی حق را تجلی صفات است
امامت را چو سیم ارتباط است
به او رنگ ولایت چون ولی شد
علی مهدی شدو مهدی علی شد
به نخل دین ولایت برگ و بال است
ولایت را جهان در انتظار است
ولایت پای تا سر عدل و داد است
بشر را آخرین حکم جهاد است
ولایت کاخها را کوخ سازد
که قانون بشر منسوخ سازد
ولایت دیده ها را دیده بان است
ظهور مهدی صاحب زمان است
بشر را لطف نا محدود آید
ظهور مهدی موعود آید
ولایت معنی الله و نور است
شکوه رجعت و روز ظهور است
رسالت از ولایت گشت کامل
که هستی از کمالش گشت حاصل
ولایت خاتمیت راست خاتم
که ختم خاتمیت هست خاتم
دگرگونی اگر عالم پذ یرد
ره خاتم از آن خاتم بگیرد
(ژولیده نیشابوری)
لینک مطلب
ولایت چیست ؟ اصل آفرینش
کلید قفل سیر درک وبینش
ولایت چیست ؟تحصیل تعهد
صراط ما پس از ایاک نعبد
ولایت چیست ؟معراج تکامل
پی اثبات ذات پاک حق قل
ولایت علت غایی مارا
به حمت فعل بی ماضی است مارا
ولایت آبو گل را در هم آمیخت
که از آمیختن آدم برانگیخت
ولایت نور را شد ساحل نور
که طوفانش بود در خط دستور
ولایت کوه آتش را کند گل
به ابراهیم در وقت توکل
ولایت در کف موسی عصا شد
به امر حق به شکل اژدها شد
ولایت را دم عیسی قرین است
که انفاس خوشش جان آفرین است
ولایت در ولایت گشت کامل
کز او نور هدایت گشت حاصل
ولایت جمع را تفریق دارد
که درکش سالها تحقیق دارد
ولایت رمز اثبات وجود است
ز جود او همه بود و نبود است
ولایت دشمن نامردمی هاست
یگانه رهبر سر در گمی هاست
ولایت هر که دارد غم ندارد
قوامش بیش هستو کم ندارد
ولایت یازده نور جلی بود
که پیوند تمامی با علی بود
اگر خواهی بدانی این علی کیست
ولی حق کسی غیر از علی نیست
علی حق را تجلی صفات است
امامت را چو سیم ارتباط است
به او رنگ ولایت چون ولی شد
علی مهدی شدو مهدی علی شد
به نخل دین ولایت برگ و بال است
ولایت را جهان در انتظار است
ولایت پای تا سر عدل و داد است
بشر را آخرین حکم جهاد است
ولایت کاخها را کوخ سازد
که قانون بشر منسوخ سازد
ولایت دیده ها را دیده بان است
ظهور مهدی صاحب زمان است
بشر را لطف نا محدود آید
ظهور مهدی موعود آید
ولایت معنی الله و نور است
شکوه رجعت و روز ظهور است
رسالت از ولایت گشت کامل
که هستی از کمالش گشت حاصل
ولایت خاتمیت راست خاتم
که ختم خاتمیت هست خاتم
دگرگونی اگر عالم پذ یرد
ره خاتم از آن خاتم بگیرد
(ژولیده نیشابوری)
لینک مطلب
هوالغنی الحمید هو العلی الکبیر
هو الغفور الرحیم هو اللطیف الخبیر
هوالولی الودود هو السمیع البصیر
هو الرئوف الکریم هو الولی القدیر
که در تمام وجود گرفته عید غدیر
عیدی بس جانفزا عیدی بس دلپذیر
عید خدای جلی عید ولای علی
عید رسول خدا عید بزرگ علی
عید تمام نعم نعمت بی حد شده
ملک خدا سر به سر خلد مخلد شده
شادتر از خلق خود، خالق سرمد شده
آیة اکمال دین هدیه به احمد شده
معرف شیر حق رسول امجد شده
بلکه محمد علی، علی محمد شده
ثنای حیدر کنید علی علی سر کنید
بَلّغ ما اُنزل اِلیکَ از بر کنید
ندای اکمال دین عیدی خاص خداست
حیات دین خدا از این مبارک نداست
تمام عالم پر از علی علی یک صداست
وجودش از هم جدا هر که ز حیدر جداست
علی سراج المنیر علی طریق الهداست
طریق تا انتها سراج از ابتداست
عروج حق تا علی است تمام دین یا علی است
بخوان بخوان جبرئیل بگو که مولا علی است
زعیم خلق جهان علی است آری علی است
رسول را جان جان علی است آری علی است
کتاب حق را زبان علی است آری علی است
خطاب حق را بیان علی است آری علی است
امام پیش از زمان علی است آری علی است
بهشت را میزبان علی است آری علی است
جان پیمبر یکی است ساقی کوثر یکی است
چه باک از دشمنان بگو که حیدر یکی است
ندای قرآن علی نظام قرآن علی است
حروف قرآن علی کلام قرآن علی است
صلاة قرآن علی صیام قرآن علی است
پیام قرآن علی امام قرآن علی است
قوام قرآن علی نظام قرآن علی است
تمام دین نه، بگو تمام قرآن علی است
قیام یعنی علی قعود یعنی علی
رکوع یعنی علی سجود یعنی علی
امیر پیش از وجود امیر شد در غدیر
سفیر ملک ازل سفیر شد در غدیر
به خاتم الانبیا وزیر شد در غدیر
مدار شد در غدیر مدیر شد در غدیر
مشار شد در غدیر مشیر شد در غدیر
بشیر شد در غدیر نذیر شد در غدیر
الا تمام ملل به ذات حی ازل
علی است خیر البشر علی است خیرالعمل
امام ما کیست کیست فاتح خیبر علی است
فاتح خیبر علی جان پیمبر علی است
جان پیمبر علی ساقی کوثر علی است
ساقی کوثر علی مظهر داور علی است
مظهر داور علی اول و آخر علی است
اول و آخر علی حیدر، حیدر علی است
شیعه فقط حیدری است ز خصم حیدر بری است
هر که علی را فروخت دوزخ را مشتری است
مشام خصم علی کجا و بوی بهشت
علی است بوی بهشت علی است روی بهشت
شیعة او راست پا بر سر کوی بهشت
علی است خلق بهشت علی است خوی بهشت
شیعه کند کار خضر بر لب جوی بهشت
آی علی دوستان پیش به سوی بهشت
نجاتتان سرنوشت بهشت تان در سرشت
بهشت یعنی غدیر غدیر یعنی بهشت
سقیفه آن سو برو غدیر از آن ماست
غدیر توحید ما غدیر ایمان ماست
غدیر پیوند ما غدیر پیمان ماست
غدیر در روز حشر صراط و میزان ماست
غدیر تفسیر نور غدیر فرقان ماست
غدیر فردوس ماست غدیر رضوان ماست
مپرس ما کیستیم چه بوده و چیستیم
به جان مولا قسم سقیفه ای نیستیم
بت شکن کعبه بر دوش نبوت یکی است
برادر مصطفی روز اخوت یکی است
امیر خیبر ستان به دست قدرت یکی است
علی اگر شد امام تمام امت یکی است
رسول اگر حکم کرد حکم رسالت یکی است
اگر دوبین نیستی غدیر و بعثت یکی است
هماره این یاد ماست فیض خداداد ماست
حرا و خم غدیر کعبة میلاد ماست
اگر چه بین دو یار سه یار شد فاصله
فقط به شأن علی است روایت منزله
محمد است و علی حلقة یک سلسله
هر که جدا از علی است جداست از قافله
نامة اعمال اوست نوشتة باطله
به دوزخش نیست جز شرار آتش صله
"میثم" اگر میثمی، میثم تمار باش
دل ببر از جان و سر در طلب یار باش
لینک مطلب
ولایت چیست ؟ اصل آفرینش
کلید قفل سیر درک وبینش
ولایت چیست ؟تحصیل تعهد
صراط ما پس از ایاک نعبد
ولایت چیست ؟معراج تکامل
پی اثبات ذات پاک حق قل
ولایت علت غایی مارا
به حمت فعل بی ماضی است مارا
ولایت آبو گل را در هم آمیخت
که از آمیختن آدم برانگیخت
ولایت نور را شد ساحل نور
که طوفانش بود در خط دستور
ولایت کوه آتش را کند گل
به ابراهیم در وقت توکل
ولایت در کف موسی عصا شد
به امر حق به شکل اژدها شد
ولایت را دم عیسی قرین است
که انفاس خوشش جان آفرین است
ولایت در ولایت گشت کامل
کز او نور هدایت گشت حاصل
ولایت جمع را تفریق دارد
که درکش سالها تحقیق دارد
ولایت رمز اثبات وجود است
ز جود او همه بود و نبود است
ولایت دشمن نامردمی هاست
یگانه رهبر سر در گمی هاست
ولایت هر که دارد غم ندارد
قوامش بیش هستو کم ندارد
ولایت یازده نور جلی بود
که پیوند تمامی با علی بود
اگر خواهی بدانی این علی کیست
ولی حق کسی غیر از علی نیست
علی حق را تجلی صفات است
امامت را چو سیم ارتباط است
به او رنگ ولایت چون ولی شد
علی مهدی شدو مهدی علی شد
به نخل دین ولایت برگ و بال است
ولایت را جهان در انتظار است
ولایت پای تا سر عدل و داد است
بشر را آخرین حکم جهاد است
ولایت کاخها را کوخ سازد
که قانون بشر منسوخ سازد
ولایت دیده ها را دیده بان است
ظهور مهدی صاحب زمان است
بشر را لطف نا محدود آید
ظهور مهدی موعود آید
ولایت معنی الله و نور است
شکوه رجعت و روز ظهور است
رسالت از ولایت گشت کامل
که هستی از کمالش گشت حاصل
ولایت خاتمیت راست خاتم
که ختم خاتمیت هست خاتم
دگرگونی اگر عالم پذ یرد
ره خاتم از آن خاتم بگیرد
(ژولیده نیشابوری)
لینک مطلب
وجود محفل عید است و عید عید غدیر
مبارک است به خلق و خدای حی قدیر
ز سنگ و کوه و در و دشت و باغ و نخل و گیاه
رسد به اوج سماوات نغمة تکبیر
کسی که بود امیر تمام عالم ها
دوباره خوانده امیرش خدای حی قدیر
پیمبران همه قرآن گرفته اند به دست
کنند آیة اکملت دینکم تفسیر
فرشتگان ز پر و بال و حوریان از زلف
پراکنند به خاک غدیر مشک و عبیر
نموده دست علی را بلند ختم رسل
که ای مهاجر و انصار از صغیر و کبیر
رسیده حکم به من از خدای عزوجل
که قادر است و حکیم است و ناظر است و بصیر
سه بار حکم خداوند شد به من نازل
من آن نیم که به ابلاغ آن کنم تقصیر
هر آنکه را که منم رهبر و منم مولا
علی بر اوست امام و علی بر اوست امیر
کسی که پشت کند بر علی ز بخل و حسد
در افکنند به رویش به قعر نار سعیر
علی به عمر زمان و علی به کل مکان
خدای راست سفیر و رسول راست وزیر
علی است رهبر آزاد مرد کل جهان
که دیو نفس ورا لحظه ای نکرده اسیر
علی است عالم رحمت، علی است عالم دهر
علی است فیض مدام و علی است خیر کثیر
علی امام امامان و انبیای سلف
علی است نور و علی کوثر و علی تطهیر
علی معلم آیات وحی در تأویل
علی مکمل دین خداست در تعبیر
علی است تیغ خداوند در نیام قضا
علی است تیرالهی به چلة تقدیر
علی است رهبر و مولا و مقتدای شما
که علم دارد و اخلاص دارد و شمشیر
علی کسی است که مؤمن از او جدا نشود
اگر کشند به تیغش وگر زنند به تیر
الا الا بشتابید بهر بیعت او
تمام از زن و مرد و جوان و کودک و پیر
علی است سلسله دار شما مسلمانان
که نفس را ز ازل بسته در غل و زنجیر
علی امین و علی مؤمن و علی ایمان
علی نجات و علی منجی و علی است مجیر
علی کسی است که در سایة عبادت حق
به یک اشاره کند آفتاب را تسخیر
بدون نور علی خلق ظلمت محض اند
الا که نور بگیرید از این سراج منیر
الا وصی و دم و لحم و نفس پیغمبر
الا تمام رسل از سوی خدات بشیر
تو دست و صورت و چشم و زبان حق باشی
چگونه وصف تو را با قلم کنم تقریر
اگر اراده کنی فرش را برند به عرش
وگر اشاره کنی عرش را کشند به زیر
همه ولایت تکوینی ات به اذن خداست
جز این عقیده گرم هست بایدم تکفیر
مگر نه ختم رسل ماه را نمود دو نیم
مگر نه مهر به دست تو باز شد ز مسیر
لباس فقر و سریر خلافت این عجب است
تفاوتی نکند نزد تو امیر و فقیر
نکرده عقد، تو دادی طلاق دنیا را
که تو بلند مقامی و اوست پست و حقیر
هزار دام به راهت نهاد و بگسستی
چنان که پاره شود ریسمان به پنجة شیر
به جز تو کس نفرستاده، ای خدا خصلت
برای قاتل خونخوار خویش کاسة شیر
عدو ز دشمنی و دوستان تو از ترس
فضائل تو نگفتند و گشت عالم گیر
خدا کند برسد دانش بشر آنجا
که خطبه های بلند تو را کند تکثیر
کجا امام توان یافت چون تو یا مولا
که بهر پیرزنی طبخ نان کند ز خمیر
پس از تو، پیشتر از تو، ندیده چشم جهان
زعیم خاک نشین و امام عرش سریر
اگر تمامی عالم دهند پشت به هم
به جنگ تو، نکند در شجاعتت تأثیر
امام بعد پیمبر علی بود "میثم"
بگو به خصم برو از حسد بسوز و بمیر
لینک مطلب