سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

امام رضا (ع) می فرمایند :

آخرین مطالب ارسالی
»ولادت حضرت محمد(ص) مبارک
»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص





لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:57 صبح نظر

دردامو
به کی بگم من اشک تو چشمام حلقه بسته

همسرم پشت در و منتظر مرگم نشسته
جگرم می سوزه از تشنگی و قلبم کبابه
یه کمی آب ، بخدا آب دادن تشنه ثوابه
رو به قبله شدم و اومده مادرم کنارم
پیش پاش می خوام بلند شم بخدا رمق ندارم
اگه جسمم سه رو اینجا به روی بام لاله گون بود
اگه بال چند کبوتر روی جسمم سایه بون بود
دیگه بی کفن نبودم پیکرم یه پیرهن داشت
تابوتم کوهی ز گُل بود بدن من یه کفن داشت
دیگه طفلی نبود اینجا روی خاکا بکشونند
دیگه خیمه ای نداشتم پیش چشمم بسوزونند
سر جدمو بریدند تنش و بخاک کشیدند
خیمه هاش آتیش گرفت و بچه هاش رو خار دویدند




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:57 صبح نظر

خون شد
از غم دل من سوخته حاصل من

با که گویم که شده یار من قاتل من
ای خدا مظلومم
ای پدر کن نگهم خانه شد قتلگهم
جگر سنگ بسوزد به شرار دل من
ای خدا مظلومم
چون تو تنها و غریب چهره بر خاک نهم
جان بابا تو بگو کف نزد قاتل من
ای خدا مظلومم
****
رفته طاقت ز تنم جان رود از بدنم
یار سنگین دل من بر تن من تاب نداد
ای خدا مظلومم
نتوانم که دگر دست و پای بزنم
جگرم سوخت و یک قطره به من آب نداد
ای خدا مظلومم
****
از نفس افتادم در قفس جان دادم
ای پدر مشکل تو مشکل من گردیده
ای خدا مظلومم
از چه خود صیادم نکند آزادم
دختر قاتل تو قاتل من گردیده
ای خدا مظلومم




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:54 صبح نظر

«جواد
رضا»

خدایا ندارم بغیر از تو کس

ز بس ناله کردم ندارم نفس

جواد رضایم که بى آشنایم غریب غریب

رسان جرعه آبى به لبهاى من

که مى ‏سوزد آخر سراپاى من

دلم را شکستى

در حجره بستى

جواد رضایم که بى آشنایم غریبم غریب

ز جنت بیاید کنون مادرم

بگیرد به دامن ز لطفش سرم

مزن کف تو دیگر

حیا کن ز مادر

جواد رضایم که بى آشنایم غریبم غریب




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:53 صبح نظر

«خون جگر»

در عمق سینه‏ ام، با قلب شعله ور

یاد مدینه‏ ام، در هنگام سفر

هستم ابن الرضا، که از زهر جفا(جانم گشته فدا)
(2)

یا فاطمه بیا(4)

در لحظه لحظه ‏ى، عمرم اى مادر

سوزان آه تو، از ضربه‏ ى درم

گشته خون جگرم، از زهر همسرم (سویت در سفرم)
(2)

یا فاطمه بیا(4)

من وارث على، هستم به عالیمن

در وادى عراق، چون جد خود حسین

تنها و غریب، غم شد مرا نصیب (هستى مرا طبیب)
(2)

یا فاطمه بیا(4)

سبک :(اى روح پیکرم.... میخانه شد دلم...)




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:53 صبح نظر

تو امام جوادی چون شد از پا فتادی
سر
به زانو نهادی

یا
جوادالائمه

غصه ات بی شماره سینه ات پر شراره
اشک
چشمت ستاره

یا
جوادالائمه

این که ماه تمام است بر خلایق امام است
پیکرش
روی بام است

یا
جوادالائمه

آسمان سینه چاک است یک بدن روی خاک است
بهتر
از جان پاک است

یا
جوادالائمه

 

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:51 صبح نظر

«پسر
ضامن آهو»

من که زیبا پسر فاطمه ‏ام

کوثر چشم‏ تر فاطمه‏ ام

نخل دین از دل من بار گرفت

ثمر از این جگر زار گرفت

جسم دین را به خدا جان دادم

جان خود در ره جانان دادم

پدر خیرخواه جو هستم

پسر ضامن آهو هستم

من که از حق خودم محرومم

جگرم سوخت به خدا مظلومم

کشته ‏ى زهر جفا مى ‏باشم

من جوان مرگ رضا مى ‏باشم

شمع افروخته‏ ى فاطمه‏ ا م

من جگر سوخته‏ ى فاطمه ‏ام

مى‏ زند زخم زبان همسر من

پاى کوبى بکند در بر من

همه لب تشنگى ام را دیدند

همه بر سوز دلم خندیدند

مرگ من آرزوى آن ما بود

جشن شادى ز غمم بر پا بود




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:50 صبح نظر

تو امام جوادی چون شد از پا فتادی
سر
به زانو نهادی

یا
جوادالائمه

غصه ات بی شماره سینه ات پر شراره
اشک
چشمت ستاره

یا
جوادالائمه

این که ماه تمام است بر خلایق امام است
پیکرش
روی بام است

یا
جوادالائمه

آسمان سینه چاک است یک بدن روی خاک است
بهتر
از جان پاک است

یا
جوادالائمه

 

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:50 صبح نظر

پسر
سلطان با نگاه پریشون      گوشه ی حجره داره میباره
بارون

خون دل میون چشم
ترشه          قاتلش  خنده های
همسرشه

داره میون خونه میمیره
دلش از این زمونه میگیره
به زیارت فاطمه میره
یا بن ازهرا واویلا یاجواد ابن الرضا
شده نفسهاش همه دیگه
بریده          با آه و ناله 
رو خاکا پاکشیده

شبیه  طائر افلاکی
شده            ای خدا
موهاش چقدرخاکی شده

همه ی هستی امام رضا
داره می سوزه از زهر جفا
میون خنده و هلهله ها
یا بن ازهرا واویلا یاجواد ابن الرضا
روضه ی آقا  دلارو میسوزونه      وقتی
تنش رو  بوم خونه می مونه

پرای کبوترا
سایبونه            
       که تن آقا تو آفتاب نمونه

داره دلا میره کرببلا
به سوی مقتل خون خدا
که بی سره به زیر مرکبا
یا بن ازهرا واویلا یاجواد ابن الرضا

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:49 صبح نظر

«پرکبوتر»

(غریب زهرا جواد، غریب زهرا جواد)

اى کبوتر اى که بالا تو نو به هم دادید

رو تن پاک جواد من یه سایبون زدید

سایه ‏اى شدید براى نعش گل به روى بام

تا نسوزونه تن عزیز شو از صبح تا شام

کربلا کجا بودید تا که بیاید بال بزنید

که با هم پر بگیرید یه سر به گودال بزنید

تا که سایه ‏اى بشنید براى پاره ‏ى تنم

زیر آفتاب نمونه یوسف بى پیرهنم

رو تن جواد من پر کبوترا نشست

اما نعل تازه سینه ‏ى حسین مو شکست

آسمون گریه کن پیکر هر دو لاله بود

کار حورى و ملک کنار هر دو ناله بود

من کنار هر دو گل، زدم به سینه و سرم

اومدم ناله زدم گفتم غریب مادرم

سبک: (دارو ندارم....)




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/8/12 ساعت  1:48 صبح نظر

<   <<   11   12   13   14      >

تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.
Copyright © 2008 - 2010 All Right Reserved , www.behesht8.ir