سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

امام رضا (ع) می فرمایند :

آخرین مطالب ارسالی
»ولادت حضرت محمد(ص) مبارک
»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص

 

هر جا که سائلیست بود خانه کریم

این یک نشانه ایست زکاشانه کریم

روح کرم همیشه گدا را صدا زند

بی وقت و وقت باز بود خانه کریم

صدها نیاز سائلمسکین روا شود

از فیض یک نگاه که ریحانه کریم

جاری زکوثر است خدایا مگر که هیچ

خالی نمی شود لب پیمانه کریم

باشد کریم آل محمد مراد ما

هر جا که هست صحبت جانانه کریم

درد(موید)و کرم بیشمار اوست

مرغ دل اسیر من ودانه کریم




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/5/17 ساعت  3:31 صبح نظر

هرچه بادا باد امشب دل به دریا میزنم

همچو مجنون حرف هایم را به لیلا میزنم

گرچه می داند حبیبم درد من را بیشتر

لیک بغضم می زند بر بند بندم نیشتر

می کنم امشب دلم را بنده پیر جنون

پرده دل پاره می سازم به شمشیر جنون

سینه تنگ و دل از فریاد ودردم بیشمار

با که گویم گر نگویم درد خود را با نگار

شاید از الطاف ساقی جام جانم پرشود

او نگاهی سازد و خاک وجودم در شود

ای مسیحای مسیحا پرور عالم حسن

وی بدستت رشته عشق بنی آدم حسن

گر که بی نام ونشانم یا امام مجتبی

خاک بوس آستانم یا امام مجتبی

خوب می دانم که می دانی چه هستم یا حسن

ذره ام هیچم ولی دل بر تو بستم یاحسن

یا حسن ناقابلم اما گرفتار توام

یا حسن دستم تهی اما خریدار توام

بر سر بازار حسنت نقد جان آورده ام

نیستم قابل ولی هرچه بد آن آورده ام




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/5/17 ساعت  3:29 صبح نظر

ازبی ادبی کسی بجائی نرسید

دریست ادب به هر گدائی نرسید

سررشته ملک پادشاهی ادبست

تاجی است که جز بپادشاهی نرسید

 

یک تیر بنام من زترکش برکش

وآنگه بکمان عشق سخت اندرکش

گر هیچ نشانه خواهی اینک دل و جان

از تو زدنی سخت و زمنآهی خوش




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/5/17 ساعت  3:27 صبح نظر

هر که با پاکدلان صبح و مسایی دارد

دلش از پرتو اسرار صفا یی دارد

زهد با نیت پاک است نه به جامه پاک

ای بس آلوده که پاک ردایی دارد

شمع خندید به هر بزم از آن معنی سوخت

خنده بیچاره ندانست که جایی دارد

سوی بتخانه مرو پند برهمن مشنو

بت پرستی مکن این ملک خدایی دارد

هیزم سوخته شمع ره و منزل نشود

باید افروخت چراغی که ضیائی دارد

گرگ نزدیک چراگاه و شبان رفته بخواب

بره دور از رمه و عزم چرایی دارد

مور هرگز بدر قصر سلیمان نرود

تا که در لانه خود برگ و نوایی دارد

گهر وقت بدین خیرگی از دست مده

آخر این در گرانمایه بهایی دارد

فرخ آن شاخک نو رسته که در باغ وجود

وقت رستن هوس نشو و نمایی دارد

صرف باطل نکند عمر گرامی (پروین)

آنکه چون پیر خرد راهنمایی دارد




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/5/17 ساعت  3:26 صبح نظر

 

راهنمایى حضرت مهدى(عج) در مسجد جمکران:

یکى از افراد موثّق، از مرجع تقلید، مرحوم حضرت آیت اللّه العظمى سید شهاب الدّین نجفى مرعشى (وفات یافته ? صفر ???? هـ . ق) نقل کردند که ایشان فرمودند:

یکى از علماى نجف اشرف که مدّتى به قم آمده بود، براى من نقل کرد، مشکلى داشتم، به مسجد جمکران رفتم، درد دلم را در عالم معنى به حضرت ولىّ عصر(عج) عرض کردم و از او خواستم که وساطت کرده از درگاه خدا شفاعت کند تا مشکل من حل گردد. براى این منظور به طور مکرّر به مسجد جمکران رفتم، ولى نتیجه اى نگرفتم، تا اینکه روزى در آن مسجد، در هنگام نماز دلم شکست و خطاب به امام زمان(علیه السلام) عرض کردم: «مولا جان! آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسّل شوم؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امامى مانند شما حتى به علمدار کربلا قمربنى هاشم(علیه السلام) متوسّل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟»

از شدّت ناراحتى، بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم، ناگهان با چهره نورانى قلب عالم امکان حضرت حجّت(عج) روبرو شدم، بیدرنگ سلام کردم، جواب سلامم را داد و فرمود:

«نه تنها زشت نیست و ناراحت نمى شوم که به علمدار کربلا متوسّل گردى، بلکه به شما راهنمایى نیز مى کنم که هنگام توسّل به علمدار کربلا چه بگویى؟ هنگامى که براى رواى حاجت به آن حضرت متوسّل شدى بگو:

یا اَبَا الْغُوْثِ اَدْرِکْنِى;

اى پدر پناه دهندگان به فریادم برس و به من پناه ده.»]




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/5/17 ساعت  3:25 صبح نظر

 

 

 

تشرّف یکى از فرزندان آیة اللّه اراکى(قدّس سرّه)

مرجع عالیقدر آیة الله العظمى شیخ محمد على اراکى(قدّس سرّه) عالم زاهد و سلمان عصر که قبلاً در مدرسه فیضیه قم نماز جماعت مى خواند براى یکى از علماء حضرت آیت اللّه شیخ محمّد رازى نقل مى کند که اکنون از زبان آقاى رازى بشنوید:

آیة الله اراکى در شب سه شنبه ?? ربیع الثانى ???? (هجرى قمرى) براى این جانب نقل فرمود که دخترم، که همسر حجة الاسلام حاج سید آقاى اراکى است مى خواست مشرّف به مکه شود ترس داشت از تزاحم حجّاج، که شاید نتواند طواف را کاملاً انجام دهد، من به او گفتم این ذکر را مداومت کن، «یا حفیظ یا علیم» و مشرّف شد و بعد از مراجعت به من گفت: آن ذکر را مداومت نمودم و در موقع طواف، با ازدحام مردم مخصوصاً سودانى ها روبرو شدم. ترسیدم که من در اینجا محرمى ندارم تا مواظب باشند که به من تنه نزنند و مرا نیاندازند یک وقت دیدم کسى به من گفت: توسّل به امام زمان(علیه السلام)پیدا کن.

من گفتم: امام زمان(علیه السلام) !! گفت: همین آقا که جلو تو مى رود، امام زمان(علیه السلام) است.

من دیدم آقاى بزرگوارى جلو من است و اطراف او به قدر یک متر تقریباً حریم است و خالى است و احدى جرئت ورود به این حریم را ندارد به من گفته شد در این حریم وارد شو، پشت سر آقا من فوراً قدم به حریم گذارده به طورى که دستم به پشت آقا مى رسید و دست بر پشت آقا گذارده و به صورت خود مى مالیدم و مى گفتم قربانت بروم، اى امام زمان(علیه السلام) به طورى گرم سرور بودم که غفلت کردم بر حضرتش سلام کنم و هفت شوط طواف را در پشت سر آقا بدون مزاحمت و اینکه دست یا بدن کسى به من بخورد انجام دادم و تعجّب مى کردم که چطور از این همه جمعیّت کسى وارد حریم نمى شود و در هر مرتبه که خواستم طواف کنم به همین کیفیت بود منتهى به صورتهاى دیگر




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در یکشنبه 89/5/17 ساعت  3:21 صبح نظر

<   <<   6   7      

تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.
Copyright © 2008 - 2010 All Right Reserved , www.behesht8.ir