خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

امام رضا (ع) می فرمایند :

آخرین مطالب ارسالی
»ولادت حضرت محمد(ص) مبارک
»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص

 

« مصحف قرآن»  
تا که هنگام فلق شد، فجر صادق چون شفق شد
از کتب شیرازه‏ها رفت، مصحف قرآن ورق شد
دل شده با خون هم آغوش
اهل هستى رفته از هوش
در جنان از قلب زهرا
مى‏رسد یک ناله برگوش
صادق آل محمد...(4)
آسمان بگرفته از غم، کرده برتن رخت ماتم
کعبه با روى سیه پوش، گوید این ناله به زمزم
زمزم این را زمزمه کرد
خون به جانهاى همه کرد
جمله‏
ى ذرّات جهان را
هم نوا با فاطمه کرد
صادق آل محمد...(4)
اى همه دارو ندارم، سر به پایت مى‏گذارم
اى خوشا آیم بقیع و، سر زخاکت برندارم
اى رئیس مذهب ما
اى قبول یا رب ما
تا ابد هرگز نیفتد
ذکر نامت از لب ما
صادق آل محمد...(4)
سبک:( اى
همه دارو ندارم...
)  زمزمه - نوحه - واحد - شور ***

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:25 صبح نظر




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:24 صبح نظر

«محفل ماتم»  
رود از دیده ‏ها گوهر
که شد کشته ششم رهبر
شده غرق عزا یک سر
ز داغش یثرب و بطحا
از این غم آه و واویلا
کلام الله ناطق را
ولى امر خالق را
ششم نور حقایق را
به زهر افکنده‏
اند از پا
از این غم آه واویلا
همان منصور نامنصور
به زهر آلوده کرد انگور
بدان خاموش کردآن‏نور
که مى‏گرید ز غم زهرا
از این غم آه واویلا
به جنت حضرت خاتم
نهاده محفل ماتم
ز داغش اشک غم هردم
روان گشته به دامان ها
از این غم آه واویلا
امام جعفر صادق
به حق بر پا به حق‏ناطق
شده زان شوم نالایق
شهید و رفت از این دنیا
از این غم آه واویلا
کمال و حکمت و عرفان
بطون دانش قرآن
به خاک آن چهره شد پنهان
دریغ آن سیرت و سیما
از این غم آه واویلا




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:23 صبح نظر

« همنوا »        
( نام
تو ذکر لبم
اى رئیس مذهبم
) (2)
(با تو از داغ مدینه
شعله
‏اى دارم به سینه ) (2)
یا مظلوم یا مولا (2)
من عزادار توام
من گرفتار توام
نوحه خوان در زمزمه‏
ام
همنوا با فاطمه‏
ام
یا مظلوم یا مولا (2)
تا بقیعت پر کشم
جام عشقت سر کشم
زائر کوى تو هستم
تا بگیرى تو دو دستم
یا مظلوم یا مولا (2)
از زمین تا آسمان
از غمت دارد نشان
گریه کن بر تو ملک بود
غصه‏ات داغ فدک بود
یا مظلوم یا مولا (2)
شعله ور شد خانه
‏ات
گشته‏
ام دیوانه ات
آرزو دارم به سینه
تا که آیم در مدینه
یا مظلوم یا مولا (2)
 ، سبک: ( درد پهلو....)
***

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:23 صبح نظر


« یادگار مرتضى»  
اى مدینه بى قرارم،عازم دیدار یارم
وقت جان دادن به قلبم، جز غم دلبر ندارم
آتشى دارم به سینه، از نگارى بى قرینه
در دلم گردیده بر پا، از غریبى یک مدینه
امان امان اى دل (2) ((2))
یادگار مرتضایم، ساقى صدق و صفایم
من غریب بن غریبم، وارث کوى جفایم
دشمنم شعله برافروخت، آتشى زد خانه ‏ام سوخت
این جفاها را عدو از، ماجراى کوچه آموخت
امان امان اى دل (2) ((2))
کوچه‏ هاى شهر ماتم، غرق درد است و پر از غم
مى‏رسد گویا هنوز از، زیر خاکش ناله هر دم
قاتلم شد داغ جانان، از غم او مى‏دهم جان
پر گشایم سوى او که، در برم گردیده مهمان
امان امان اى دل (2) ((2))
(سبک:اى
همه دارو ندارم)***

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:23 صبح نظر


« وقت سفر »        
جگرم زخمى زهر کینه شد
سینه‏
ام پر از غم مدینه شد
دلم از شرار غم شعله وره
مادرم بیا که وقت سفره
شد زمان سفرم، گشته پر خون جگرم، آه و صد واویلتا
عمر من آیینه‏
ى رنج و بلاست
تو دلم یا مدینه یاکربلاست
یاد اون همه بلا مى‏سوزونم
من تو این دنیا دیگه نمى‏مونم
مثل جدم غریبم، غربتش شد نصیبم، آه و صد واویلتا
یه روزى خونمو آتیش کشیدند
بچه‏
ها به هر طرف مى‏دویدند
یاد خیمه‏
هاى جدم افتادم
از غم و غصه
‏ى زینب جون دادم
شعله ور شده دلم، یاد خون محملم، آه و صد واویلتا
کربلا توى دلم خیمه زده
غصه
‏هاش همیشه همرام اومده
گر چه غصه
‏هاى من یه عالمه
ولى قاتلم یه کوچه
‏ى غمه
بیا اى تاج سرم، بیا و زود ببرم، آه و صد واویلتا
سبک: ( مادرم
بستریه
) و (غریب وااماما)***

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:22 صبح نظر

 

« کنج زندان»      
کشیده
‏ام پر سوى حبیب (منم
غریب
) (2)
غریب عالم شده نصیب
(منم غریب) (2)
کنج زندان یوسف زهرا
مى‏دهد جان غریب و تنها
انا المظلوم
در غل و زنجیر دشمنم
(خون به تنم) (2)
بمانده جایش بر بدنم
(خون به تنم) (2)
مى‏چکد خون ز پیکر من
بشکسته بال و پر من
انا المظلوم
رفته ز جان و دلم قرار
( ز داغ یار) (2)
دهم به راهش دارو ندار
( ز داغ یار) (2)
شده پایان انتظارم
تا که مادر رسد کنارم
انا المظلوم
( سبک:
اى همه نیروى لشگرم
) ***

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:22 صبح نظر

« فجر صادق »    
اى رئیس مذهب ما
یاد تو ماه شب ما
بسته بر من عزایت لبم را
گشته اشکم روان یابن الزهرا
(اى گل فاطمه ) (2)
( اى
گل فاطمه یابن الزهرا
)(2)
اى تمام حاصل من
فجر صادق دل من
گرچه بودى عزیز پیمبر
در مدینه غریبى چو حیدر
( اى
گل فاطمه یابن الزهرا
) (2)
نیمه شب با قلب محزون
آمدى از خانه بیرون
سر برهنه به کوچه ز خانه
بى ردا و عمامه روانه
( اى
گل فاطمه یابن الزهرا
) (2)
بوده
‏اى مظلوم مظلوم
از جفا گردیده مسموم
گشته شمع بقیع پیکر تو
زائرت مام غم پرور تو
(اى گل فاطمه یابن
الزهرا
) (2)
سبک: ( بسته
بر من...
) ، شور- نوحه ***

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در چهارشنبه 89/7/7 ساعت  1:21 صبح نظر

<      1   2      

تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.
Copyright © 2008 - 2010 All Right Reserved , www.behesht8.ir