یا علی یا علی مالک  ملک دلی

نام زیبای تو شد رافع هر مشکلی

یا علی یا مولا ای نگار زهرا

یا حیدر یا حیدر یا مرتضی

ای به گل رنگ و بو  وز تو بلبل نغمه گو

ساقیا یک دم بیا همره مستان بگو

یا علی یا مولا ای نگار زهرا

یا حیدر یا حیدر یا مرتضی

یا علی یا علی دست ما دامان تو

ای سخا ای کرم چشم ما احسان تو

یا علی یا مولا ای نگار زهرا

یا حیدر یا حیدر یا مرتضی

غدیری ام سقیفه ای نیستم

در پی هر خلیفه ای نیستم

مست تولای خم حیدرم

غیر علی با دگری نیستم

خورده گره بند دلم با علی

غافل از او هیچ دمی نیستم

رهبر من پور ابی طالب است

پیرو هر بی پدری نیستم

لعن به روح پدر دومی

شکر خدا من عمری نیستم

وقت عمل رسیده زمان نظاره نیست

صحبت ز گفت و شنود و اشاره نیست

باید سر عدوی علی را برید و گفت

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

**البته منظور از سر بریدن همون مخالفت و تبری است انشالله اقامون امام زمان که بیاد اونوقت تکلیفو یکسره میکنیم با همه 

...........................

حکم صادر گشته با سنی برادر می شویم

بر سر یک سفره با آنها برابر می شویم

میشود آیا به مهدی(عج) هم بگوییم این سخن

بی خیال سینه و پهلوی مادر می شوی

...................................

دلم از عشق حیدر مست باشد 

ندیدم فوق دستش دست باشد

ولایت را کند هر شخص انکار 

جواب او فقط یک شصت باشد

................................................

من یار  دشمنان پیمبر  نمی شوم 

هرگز جدا ز دامن حیدر  نمی شوم

با من مگو که شیعه و سنی برادرند

من با فریب خورده  برادر نمی شوم

................................................................

بر دشمن مرتضی به مطلق لعنت

بر آنکه به سنی  شده ملحق لعنت

ذکر لب عشاق عـلی هست چنین

بر هر سه خلیفه ی به ناحق لعنت

...............................................................

در سینه بود مهر و ولای حیدر 

با بغض عمر پرورشم داد پدر 

شادان به چنین عید کنم زهرا را 

با سیصدو ده مرتبه لعنت به عمر

.................................................................

آنرا که بود بغض علی همچو عمر 

باشد  ز  زنا  نطفه  آن   بداختر 

دانی چه کسانند مقیمان سقر 

بوبکر و محبانش و عثمان و عمر

یکی بگفت عمر صبح وشام میدادست 

بگفتم این عجبی نیست رسم اجداد است 

که مادرش هم از اول به سر در منزل 

نوشته بود :برای عموم آزاد است 

......................................

درها همه گر به  روی من  بسته شود

گر چهره ز اشک  دیده ام شسته شود

از   بهر   نجات   از   همه   درد  و  الم

لعنم  به  عمر   زیاد  و   پیوسته   شود

.........................................

با هر تپشی که در دل آگاه است

یک لعنت برعمر عدو اللهاست

 حب  علی  و بغض عمر  راه نجات

هر کس که جز این ره برود گمراه است

.......................................

کار   عمر  امروز  ابولولو ساخت

زین کار سرفخر به گردون افراخت

گرسال کنی به نام فیروز رواست

زیرا که حقوق دوستی خوش پرداخت

.............................................

ما مشعلی از عقیده در کف داریم 

دل در گرو عترت و مصحف داریم 

در مدح علی و لعن بوبکر و عمر

هم همت و هم کار مضاعف داریم

ماسرخوش از ولایت اولاد حیدریم

بر دشمنان فاطمه آتش به پیکریم

نفرین بر آنکه سوخت در خانه علی

لعنت بر آنکه تاخت به جانانه علی

.....................................

شد لعن خلیفه کار هر شب و هر روزم

با بغض خلیفه کی به آتش سوزم

گر حضرت زهرا بپذیرد ز کرم 

خادم به حریم حضرت فیروزم

………………………………

اگر خواهی که از کوثر بنوشی 

لباس معرفت باید بپوشی

در این میخانه سنی جا ندارد

علی مرتضی همتا ندارد

  ………………………………  ..

من که از مینای عشقت مست مستم یا علی 

لاف یکرنگی زنم چون حق پرستم یا علی

شعله عشق تو و بغض عدویت دائما

گشته مانوس دلم جانم فدایت یاعلی

  ………………………………  .

بابا شجاع عکس تو در سینه قاب شد

خشنود از تو شاه نجف بوتراب شد

فخر تو به این است که نفرین فاطمه 

با دست با کفایت تو مستجاب شد

نیامد پدید اندر این بر وبحر

کسی چون ابولولو باهنر

هنرمند چون او ندیدست کس 

هنر نزد ایرانیان است وبس

  ……………………………  .

درهمه جا هرزمان لعن عمر گفته ام

با نفس گلفشان لعن عمر  گفته ام

خاک نشینم ولی از     مدد آسمان

باهمه ی عرشیان لعن عمر گفته ام

  …………………………………

ای دل حیدریت منشاء خیر و برکات 

کار تو افضل اعمال به حسن وحسنات

شکم نحس عمر را چو دریدی حق گفت 

بر گل روی ابولولو کاشی صلوات 

  …………………………………

هر جا نگری سرور و شادی بر پاست

آثار  تولی  و تبری  پیداست

بر شیعه ی خود به کوری چشم عمر 

عیدی بدهد علی که عید الزهرا ست

..........................

شیعه به تولّی اَر مُسلَّم گردد

با رکن تبرّی است که محکم گردد

یافاطمه! لعن قاتلت روزی ماست

یا رب نکند که رزق ما کم گردد

...............................

بدیــــدم عابدی اندر نماز اســــت

همه جان وتنش سوز و گداز است

نگه کردم که حرفی از علی نیست 

شنیدم مادرش مهمـــان نواز است

..................................................

فیروز که نسخه عمر را پیچید 

صد غصه ز قلب مرتضی را برچید 

امروز همه عمر کشون میگیریم 

تا کور شود هر آنکه نتواند دید

................................................

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند 

بردند وبه میزان عمل سنجیدند 

بیش از همه کس گناه ما بود ولی

ما را به برائت از عمر بخشیدند

..............................................

اول به عمر شاه نجاست لعنت 

دوم به ابوبکر به صراحت لعنت 

از لعنت حق نباشد عثمان محروم

بر هر که بود خصم ولایت لعنت

..................................

 سر حلقه بدعت و جفا را لعنت

لامذهبیون بی وفا را لعنت

از ما به ابوبکر و عمر هم عثمان

مجموعه خصم مرتضی را لعنت

..............................

هر کس که بگوید که تبری ضرر است

او را نه ز دین و نه ز ایمان خبر است

فرزند علی اگر تبری نکند

ازنسل علی نیست زنسل عمر است

.......................................

 این شعر مال اون مصلحایی!! است که میگن اقا لعن نکن هر  چی باشه مسلمون بوده دیگه:

ای که گویی بر یزید و آل  او  لعنت نکن

چون که شایدحق تعالی کرده باشد رحمتش

آنچه با آل علی کرد او اگر بخشد خدای

هم  ببخشاید  تو  را گر کرده باشی  لعنتش

.........................................

در سینه بود مهر و ولای حیدر 

با بغض عمر پرورشم داد پدر 

شادان به چنین عید کنم زهرا را 

با سیصدو ده مرتبه لعنت به عمر

...................................

بدیــــدم عابدی اندر نماز اســــت

همه جان وتنش سوز و گداز است

نگه کردم که حرفی از علی نیست 

شنیدم مادرش مهمـــان نواز است

..................................................

فیروز که نسخه عمر را پیچید 

صد غصه ز قلب مرتضی را برچید 

امروز همه عمر کشون میگیریم 

تا کور شود هر آنکه نتواند دید

................................................

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند 

بردند وبه میزان عمل سنجیدند 

بیش از همه کس گناه ما بود ولی

ما را به برائت از عمر بخشیدند

..............................................

اول به عمر شاه نجاست لعنت 

دوم به ابوبکر به صراحت لعنت 

از لعنت حق نباشد عثمان محروم

بر هر که بود خصم ولایت لعنت

..................................

 سر حلقه بدعت و جفا را لعنت

لامذهبیون بی وفا را لعنت

از ما به ابوبکر و عمر هم عثمان

مجموعه خصم مرتضی را لعنت

..............................

هر کس که بگوید که تبری ضرر است

او را نه ز دین و نه ز ایمان خبر است

فرزند علی اگر تبری نکند

ازنسل علی نیست زنسل عمر است

.......................................

 این شعر مال اون مصلحایی!! است که میگن اقا لعن نکن هر  چی باشه مسلمون بوده دیگه:

ای که گویی بر یزید و آل  او  لعنت نکن

چون که شایدحق تعالی کرده باشد رحمتش

آنچه با آل علی کرد او اگر بخشد خدای

هم  ببخشاید  تو  را گر کرده باشی  لعنتش

.........................................

در سینه بود مهر و ولای حیدر 

با بغض عمر پرورشم داد پدر 

شادان به چنین عید کنم زهرا را 

با سیصدو ده مرتبه لعنت به عمر

...................................

عشق زهرا زسینه ی من کم شدنی نیست

مهرش به زر و  مال فراهم شدنی نیست

خود را بکشی در  ره  اثبات     ولایت

خصم علی و     فاطمه آدم شدنی نیست

  ………………………………  .

گفت احمد به شان شاه ولی

ها انا من علی علی منی

چون علی هست قاسم الارزاق

حیف نانی که میخورد سنی

..........................................

بی بغض عمر حب علی نیست قبول

این است مرام همه اولاد بتول

بغض عمر وحب علی راه نجات

لعنت به عمر به ال حیدر صلوات

………………………  .

مولای ما امام رضا علیه السلام میفرمایند :

کمال الدین ولایتناو البرائه من اعدائنا

تکامل یافتن دین به دوست داشتن ما اهل بیت و دوری جستن از دشمنان ما است

بحارالانوار جلد?? صفحه??

فرمود  رضا  بغض  عمر  راه   کمال  است

زیرا  که  عمر  دشمن  حی متعال است

تا    مهر    برائت   نخورد    برگ    عبوری

رفتن به بهشتی که خداگفته محال است

.................................................

 امام صادق صلوات الله علیه میفرمایند :

  ....ان الله تبارک و تعالی لم یخلق خلقا انجس من الکلب و ان الناصب لنا اهل البیت لانجس منه

....خداوند تبارک و تعالی موجودی نجس تر از سگ نیافریده است و دشمن ما خانواده از سگ نیز نجس تر است (وسائل الشیعه جلد ?صفحه ??? باب?? حدیث?)

شاعری به نام ابو علی اصفهانی اینو به شعر اورده :

دیگران را گر عداوت زین وآن باشد بدل

در دل ما شیعیان بغض عمر تنهاستی

بزدلی گفتای استر مذهبک گفتم به او

سالک بولولوام نی از کسم پرواستی

یاد ارم یک حدیثی کز امام صادق است

دشمن ما خانواده انجس از سگهاستی

   ………………………………  .

کار عمر     امروز    ابولولو      ساخت

زین کار  سرفخر       به گردون افراخت

گر سال کنی به نام      فیروز  رواست

زیرا که حقوق دوستی خوش پرداخت

  …………………………………  .

لعنت به عمر به هر زبان باید گفت

لعنش به عیان و به نهان بایدگفت

عید  علی و  فاطمه     را در امروز

تبریک به صاحب الزمان باید گفت

  …………………………  ..

لعنت به عدو  که روح  تقوی  را کشت

ایمان و کمال و عشق و معنا را کشت

باز آ    و    بگیر     انتقامی     سنگین

از   آنکه   ز  راه  ظلم   زهرا  را  کشت