ای تو مرا رب ودود و غفور

از تو کند این دل من کسب نور

ای به جهان محرم اسرار من

ای به حوادث تو هوادار من

هست نثار تو همه حاصلم

در گرو عشق تو باشد حاصلم

روشنی روح وروانم توئی

صافی گفتار و بیانم توئی

راحتی من به سر کوی تست

زنده دل و جان من از بوی تست

ای غم تو گرمی بازار من

عشق رخت در دو جهان کار من

گر توبرانی زدرم ای حبیب

می شوم از رحمت توبی نصیب

ورتو قبولم ننمائی جه سود

گر بودم جمله بود و نبود

دیده بپوش از گنه بنده ات

از گنه بنده شرمنده ات

صبح کن این تیره شب مستمند

کن تو علاج دل این دردمند

دفتر عصیان مرا پاک کن

جرم مرا دفن کن و خاک کن

روز قیامت تو نجاتم بده

زآتش دوزخ تو براتم بده

نقش مراجلوه نقاش کن

راز حقیقت به دلم فاش کن

شربت عشقت تو عنایت نما

بنده مسکین تو حمایت نما

شاعر حسین انصاریان