خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

امام رضا (ع) می فرمایند :

آخرین مطالب ارسالی
»ولادت حضرت محمد(ص) مبارک
»ولات حضرت محمد(ص) تبریک
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا (ع)
»یا علی بن موسی الرضا(ع)
»یا علی بن موسی الرضا
»اس ام اس تبریک عید فطر
»اشعار ماه رمضان
»یا رسول الله
»اشعار ولادت حضرت محمد (ص)
»یا رسول الله محمد ص مدد
»یا رسول الله ص مدد
»میلاد حضرت رسول ص

در تهنیت عید غدیر و مدح امیرالمؤمنین على (ع)


اى رخت چون ارغوان بشکفته در فصل بهار

ارغوانى باده ده کامد گل سورى ببار


باغ خرم گشت و بستان سبز، نوش آن سرخ مى

کز چمن شد زردى فصل دى از باد بهار


مسند اندر جویبار افکن به زیر سرو بن

 اى قدت در راستى چون سرو اندر جویبار


لاله گون مى نوش و بوس از غنچه لب ده مرا

  - اى ز لعلت غنچه ، دل پر خون و لاله داغدار


روز روز عشرتست و دور دور ساغر است

فصل فصل نوبهار و وقت وقت باده خوار


شغل و کار ار هست رو بگذار تا وقت دگر

 روزمى خوردن بود اى دون نه وقت شغل و کار


گر صراحى و سبو از مى تهى شد باک نیست

 روشرابى از خم آر، اى ماهرو تا کى خمار


باده خم خم ده به مى خواران که از خم غدیر

ساقى کوثر دهد ما را شرابى خوشگوار


باده اى میخانه اش عرش و خدایش مى فروش

حامل مى جبرئیل و مصطفایش میگسار


هر که این ساقى نخواهد، زندگى بر وى حرام

 هرکه این ساغر ننوشد عیش بادش زهر مار


این مى اندر جام آدم صاف شد تا شد صفى

 این مى اندر کام نوح آمد که آمد رستگار


این مى ابراهیم خورد و مست گشت و بت شکست

 شد بر او بر دو سلام ، از شعله نمرود، نار


نشاه این مى نداند غیر رند باده نوش

 مستى این مى نداند غیر مست هوشیار


این مى از حب ولاى آن کسى آمد که اوست

 هم وصى مصطفى و هم ولى کردگار


شمسه آیین امیرالمؤمنین ضرغام دین

 کامد ازبازوى او ارکان ایمان استوار


دست حق ، بازوى پیغمبر که دست و تیغ او

 کرده دین مصطفى را تا قیامت پایدار


آن که از جام ولایش آفرینش جرعه نوش

 وان که از خوان عطایش ما سوى اللّه ریزه خوار


در درج انما و ماه برج هل اتى

 شاه تخت لافتى داراى سیف ذوالفقار


اختران را نیست بى خط جواز او مسیر

 آسمان راهست در راه نیاز او مدار


بوتراب از خاکسارى کنیتش ، لیکن بود

 آسمان از مسکنت بر آستانش خاکسار


گر خدا را بنده اى باشد همین مولاى ماست

ورنه حق بندگى را کس نباشد حقگزار..


از مدیح او خدا داند سرا پا عاجزم

 پیش فرزندش کنم اقرار عجز و انکسار


شاه اقلیم ولایت بوالحسن کامد ز قدر

 عرش اعظم پیشگاه و جبرئیلش پیشکار...

 




لینک مطلب
 توسط مصطفی محمدزاده در سه شنبه 89/9/2 ساعت  8:52 عصر نظر


تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.
Copyright © 2008 - 2010 All Right Reserved , www.behesht8.ir